کتاب رابینسون کروزوئه
کتاب رابینسون کروزوئه اثری قابل توجه از دنیای انگلستان قرن هفدهم است که علاوه بر بازگویی چالش های سفر در آن زمان، دغدغه های اجتماعی و سیاسی آن زمان را نیز به تصویر می کشد دنیل دفو در اثری چند لایه ذهن انسان را توصیف می کند و با ترکیب حالت های سفر و زندگی نامه داستان را روایت می کند رابینسون جوانی سرکش است که به دنبال رویاهایش پا به سرزمین های غریب می گذارد و با روایتی شفاف و دقیق از ترس، ناامنی، سردرگمی و هیجان، مخاطب را با خود همراه می کند.
درباره دانیل دافو، خالق رابینسون کروزوئه
ما دانیل دفو را با کتاب رابینسون کروزوئه می شناسیم که او را «پدر رمان انگلیسی» می نامند تاریخ و مکان تولد او ناشناخته است و مورخان معتقدند که او بین سال های ۱۶۵۹ و ۱۶۶۲ به دنیا آمده است دانیل در خانواده ای بزرگ شد که مخالف کلیسای انگلستان و شاخه پروتستان بودند او در کودکی مادرش را از دست داد و در نوجوانی برای تحصیل در آکادمی انشعاب‌های کلیسا رفت بسیاری از علوم از جمله تاریخ و جغرافیا را بیاموزید، به زبان فرانسه و اسپانیایی مسلط شوید.
دانیل در جوانی وارد تجارت شد و به اسپانیا و فرانسه سفر کرد تاجر دنیل دافو تبدیل به یک تاجر موفق می شود، یک کشتی می خرد و با دختر یک تاجر به نام “لندن” ازدواج می کند طولی نکشید که دنیل دافو از کار افتاد و بدهی های هنگفتی داشت وی در عین حال فعالیت های سیاسی نیز انجام داد، همواره در مخالفت با کلیسا بود و با هدف اصلاح دینی به جنبش های اجتماعی پیوست او به دلیل فعالیت های سیاسی دستگیر و زندانی شد.
دنیل دفو در سخنان خود از زبان طنز برای انتقاد از وضعیت اجتماعی موجود استفاده کرد در سالهای پایانی عمرش بیشتر به نوشتن روی آورد و در سال ۱۷۱۹ رابینسون کروزوئه را نوشت و شهرت جهانی یافت در آن زمان سفرهای طولانی رایج بود و در نتیجه عده ای در سفر مشغول نوشتن دیالوگ های سفر بودند دنیل دفو تحت تاثیر عشق زیادش به ماجراجویی و سفر، با تخیل قدرتمند خود به سرزمین های مختلف سفر کرد و رابینسون کروزوئه را در قالب یک داستان سفر خلق کرد دفو در آوریل ۱۷۳۱ درگذشت.
کتاب رابینسون کروزوئه
رابینسون کروزوئه آنقدر نام مشهور است که اگر کتاب را نخوانده باشیم حتما یکی از اقتباس های سینمایی آن را دیده ایم این اثر برای دنیل دفو شهرت ماندگاری ایجاد کرد و امروزه پس از گذشت قرن ها اثر جالبی است که در سراسر جهان ترجمه و تجدید چاپ شده است دانیل دافو رابینسون کروزوئه را بر اساس زندگی الکساندر سلکرک نوشته است سلکرک یک ملوان اسکاتلندی بود که در یکی از سفرهای دریایی خود به دلیل عدم مهارت قایقرانی در جزیره ای رها شد الکساندر سلکرک موفق شد به تنهایی در جزیره زندگی کند او پس از چند سال به زادگاهش بازمی گردد و همه را متعجب می کند که چگونه توانسته زنده بماند.
رابینسون کروزوئه داستان یک مرد و نیازهای اجتماعی اوست رابینسون چاره ای جز تلاش برای زنده ماندن در جزیره ندارد و باید به تنهایی با مشکلاتش کنار بیاید این گروه معتقد است که این اثر روایتی از تاریخ زندگی بشر است زمانی که انسان روی زمین است، به دنبال کشف حقایقی است تا نیازهای خود را برآورده کند.
این کتاب پس از رنسانس نوشته شده است زمانی که بسیاری از مردم توسط کلیسا مورد آزار و اذیت قرار گرفتند افکار معنوی رابینسون در طول داستان تحت تأثیر این فضا توصیف می شود گروهی از منتقدان بر این باورند که کتاب رابینسون کروزوئه سرآغاز نگارش «رمان جدید» است و تأثیر زیادی در نگارش آثار پس از دنیل دفو داشته است.
خلاصه داستان رابینسون کروزوئه
کتاب رابینسون کروزوئه داستان جوانی انگلیسی است که زندگی اشرافی خود را رها می کند و با کشتی سفر می کند تا رویای سفر و کشف مکان های جدید را دنبال کند کشتی آنها در دریا غرق می شود و رابینسون خود را در جزیره ای دورافتاده می یابد او پس از رویای کشف ناشناخته ها به زندگی خود در این جزیره ادامه می دهد.
رابینسون حدود سه دهه است که در این جزیره زندگی می کند در این سالها برای خود پناهگاهی ساخت و به زندگی در طبیعت عادت کرد و وسایل مورد نیاز خود را از چوب و سنگ و گیاه درست کرد رابینسون پس از سال ها زندگی انفرادی، رد پای کسی را در جزیره می بیند این مرد بومی منطقه است و رابینسون به او لقب جمعه داده است رابینسون روز جمعه به بریتانیا باز می گردد و زندگی اجتماعی از دست رفته خود را بازسازی می کند.
فیلمی بر اساس کتاب رابینسون کروزوئه
کتاب رابینسون کروزوئه اثری فراموش نشدنی و گیرا است که توجه سینماگران را به خود جلب کرد اولین اقتباس سینمایی از رابینسون کروزوئه به سال ۱۹۵۴ برمی گردد که لوئیس بونوئل کارگردان معروف اسپانیایی تولید این اثر را بر عهده گرفت در سال ۱۹۶۴، بر اساس کتاب رابینسون کروزوئه، یک سریال کودکانه فرانسوی در چهار قسمت از تلویزیون آلمان پخش شد بعدها این سریال از تلویزیون های آمریکا و انگلیس نیز پخش شد.
در سال ۱۹۹۷ راد هاردی کارگردان استرالیایی فیلم دیگری را کارگردانی کرد.
