معرفی کتاب آبنبات هل دار:
محسن، قهرمان کتاب آبنبات هل دار، از روزگاری میگوید که مردم با مسائل ساده بسیار خوشبخت بودند. مثل اولین باری که به سینما می روی. تجربة حضورِ نخستین خوراکیهای لوکس در خانة مردم.انجامدادنِ کارهای ساده برای محسن به ماجراجوییهایی تبدیل میشود که کمتر از هفتخان رستم نیست.
کارهایی مثل رفتن به مدرسه و پخش آش نذری یا پخشِ کارتِ عروسی برای محسن ماجراهایی را رقم میزند. هریک از این تجربه ها برای خواننده پر از خنده و طنز می باشد.
این داستان از زبان یک پسر بجنوردی به نام محسن بیان میشود که برادرش به جبهه میرود.
محسن، راوی داستان، فرزند آخر یک خانوادة پنجنفری است. آنها همراه مادربزرگشان در یکی از محلههای قدیم بجنورد زندگی میکنند. فضای داستان سرتاسر ماجراهای خندهدار و حیرتآور است؛ ماجراهایی که محسن آنها را ایجاد میکند. یکی از نقاط قوّت کتاب توانایی نویسنده در نشاندادن فضای پشت جبهههاست؛ نویسنده نشان میدهد که چگونه مردم در این فضا زندگی روزمرة خود را میگذراندند و سرگرمیهای خاص خود را داشتند.
بخشی از کتاب آبنبات هل دار:
ملیحه عکس مریم ، هم کلاسی اش ، را آورد تا به داداش محمدم نشان بدهد .
چند وقتی میشد که مریم را برای او در نظر داشت.
البته همه می دانستیم محمد قبلا مریم را دیده ؛ اما خودش برای اینکه نشان دهد چقدر آدم چشم پاکی است طوری وانمود می کرد که انگار تا به حال او را ندیده یا لااقل راجع به قیافه ی الانش چیزی نمی داند.
برای همین ملیحه مامور شده بود عکس مریم را بیاورد.محمد هنوز به خانه نیامده بود و ملیحه ، که طالقت نداشت ، عکس را به مامان ، بی بی و حتی به من نشان داد…
فهرست کتاب :
- راز
- خواستگاری
- کارت اضافی
- پلاک دوازده به علاوه یک
- بفرمایید حلیم!
- عقاب ها و لاشخورها
- از سر نو قزل خانوم!
- آب دادن دسته گل!
- روز رفتن
- نامه
- عمل و عکس العمل!
- چله چخده بهار گلده
- بوی عیدی
- غروب سیزده
- خیانت در خیانت
- قدم نو رسیده
- روز خوب ، روز بد
- بش قار داش
- چند درس خال نزدیک
- اولین موزی که نخوردم
- معتاد
- کیش و مات
- خانم اوشین ، آقای دلار
- چشم داشت
- اولین موزی که خوردم
- از نگاه یاران
کتاب آبنبات هل دار را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.
پیشنهاد کتاب برای شما