تخفیف!

آپارتمان اجاره ای

داستان های کوتاه با طنزی گزنده

۲۶.۴۰۰ تومان

ناموجود

شناسه محصول: 9786003764262 دسته:

جزئیات کتاب

وزن 177 گرم
ناشر

نگاه

نویسنده

مترجم

سایز کتاب

نوع جلد

شومیز

تعداد صفحات

نوبت چاپ

چاپ اول

درباره ی کتاب آپارتمان اجاره ای نوشته ی عزیز نسین:

آپارتمان اجاره ای: داستان های «عزیز نسین» گاه به صورت جدا و گاه در قالب مجموعه به فارسی ترجمه شده اند.  آپارتمان اجاره ای، مجموعه ای از داستان های کوتاه عزیز نسین است که می توان آن را از شاهکارهای نویسنده برشمرد. نسین با بهره گیری از طنزی گزنده، حوادثی را روایت می کند که خواننده ایرانی نیز با آنها بیگانه نیست.
از اختلاس و فساد اداری تا فرهنگ مصرف گرایی و کالاپرستی، که در لایه های اجتماعی ترکیه رخنه کرده است و تحت عنوان مدرنیزاسیون، ارزش های اخلاقی کهن جامعه را به نابودی می کشاند.
البته عزیز نسین حکومت و سیستم سیاسی را تنها مسبب عقب افتادگی کشور نمیداند و با نمایش خرافات و ساده اندیشی مردم، سعی در حفظ توازن قلم نقاد خود را نیز دارد. … « باید چیزی را به شما اعتراف کنم. من که امروز یک مامور پلیس هستم، در حقیقت لطف الهی است که پلیس شده ام. اگر چند روز دیگر بیکار می ماندم، خیلی بد میشد. چون اگر پلیس نمیشدم، مسلما دزد میشدم.» ‘
آپارتمان اجاره ای از شاهکارهای “عزیزنسین” بوده که با روایت داستان های کوتاه با طنزی گزنده، اختلاس و فساد اداری تا فرهنگ مصرف گرایی و کالا پرستی راکه در لایه های اجتماعی ترکیه، تحت عنوان مدرنیزاسیون رخنه کرده و خواهید دید حکومت، سیستم سیاسی، خرافات و ساده اندیشی مردم چه تاثیری روی عقب افتادگی جامعه ترکیه داشته و چطور ارزش های اخلاقی کهن آن را به نابودی می کشاند و…

قسمتی از کتاب آپارتمان اجاره ای نوشته ی عزیز نسین:

فردی با وقار و متانت که نمی‏شناختم در آستانۀ در با پرونده‏هایی در بغل ایستاده بود. بالاخره با ادب وارد اتاق شد و گفت:
_ خیلی معذرت می‏خواهم قربان، من مخلص شما «سارا چلی» از هیئت پیران و بازنشستگان هستم. شاید شما شنیده باشید که در کلانتری محلی، کمیسری تازه انتخاب کرده‏اند.
شنیده بودم. چند روز بود که همه از این موضوع صحبت می‏کردند. کمیسری که در هیچ‏یک از کلانتری‏ها کاری برایش پیدا نشده و به علت تکیه‏اش به تنبیه و زور اکنون او را به کمیسر کلانتری محل ما منتصب نموده بودند. همه جا و همه کس از او صحبت می‏کردند، ولی من نمی‏دانم از روی چه احساسی بود که به مرد گفتم:
_ نخیر، من نشنیده‏ام…
_ قربان، اما باید دانسته باشید که او کمیسری است که شرارت را آورده، خدا لعنتش کند… معاذالله گویی خود را خدا می‏داند، هر جا می‏رود آنجا را به آتش می‏کشد، هیچ‏کس از دست او دست و پای سالمی ندارد و از ظلمش در امان نیست. حتی از یک نفر که تنها طعنه‏ای به او زده بود شنیده‏ام که هیجده ماه زندان برایش بریده است. مگر چنین کمیسری هم پیدا می‏شود آقا؟…
به هر حال چون خودم مأمور بودم، این امر برایم قابل قبول نمی‏آمد. بنابراین گفتم؟
_ ساحت ما نور است آقا، چنین افتراهایی نمی‏چسبد.
_ اما قربان باید بدانید که محل ما نیز چون آب پاکی تمیز و زلال است. هیچ‏کس به کار کسی دخالت نمی‏کند. سال‏هاست که در محلۀ ما اختلافی و یا واقعه‏ای به وجود نیامده است. ولی اکنون به علت اینکه از این کمیسر ناراحتی داریم، طوماری نوشته‏ایم که خدمتتان تقدیم می‏دارم. بقیۀ دوستان در سایر کوچه‏ها و محله‏های اطراف تحت استحفاظ در خانه را می‏زنند و استشهاد جمع می‏کنند. تصمیم داریم تمام نامه‏ها و طومارها را به هم پیوست و برای وزیر کشور بفرستیم. امضاء و طومار به صدها متر می‏رسد قربان… اکنون بفرمایید این تقاضای ماست با هفتاد و دو امضاء… لطفاً شما نیز امضاء بفرمایید…
دیگر نمی‏دانستم چه بکنم، به ناچار اندیشیدم که اگر امضاء نکنم، حتماً به من ترسو خواهند گفت… اما که؟ من ترسو هستم؟ بلافاصله تقاضا را گرفته و زیرش را امضاء کردم. ولی در این فکر بودم که حتماً بلایی از این بابت به سرم خواهد آمد، ولی دیگر کار از کار گذشته بود و امضایم را بر روی کاغذ ثبت نموده بودم. اما باید اعتراف کنم که هم به امضای اصلی‏ام شباهت داشت و هم نداشت… اگر کار در آتیه خلاف انتظار بود و اگر موقعیت را نادرست می‏دیدم، امضای خودم را انکار می‏کردم.
کتاب آپارتمان اجاره ای نوشته ی عزیز نسین نشر نگاه را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.
امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]