معرفی کتاب احمد شاملو مجموعه آثار دفتر سوم:
آن چه در این مجموعه آمده، قطعات پراکنده یی ست که در طول سالیان دراز و در فرصت های مختلف به فارسی برگردانده شده است. آن گاه که سخن از یک دوره ی سی ساله ی کار مطبوعاتی پیش می آید، جوان کتابخوان امروزی که صفحات هنر و اندیشه ی مطبوعات کنونی را حتا به عنوان یک «حداقل» هم نمی پذیرد، به هیچ روی نمی تواند وضع مطبوعات را در سال های آغاز آن دوره در نظر آورد. در واقع، سی سال پیش از تاریخ این یادداشت به وجود آوردن یک نشریه ی ملی کاری به تمام معنا «ناممکن» بود. این چنین نشریه یی یا می بایست متکی به گروهی خواننده ی علاقه مند باشد تا بتواند با تعادل هزینه و درآمدش، انتشار یابد؛ که چنین «خواننده گانی» وجود نداشت. یا می بایست به سرمایه یی متکی باشد و از زیان مالی نهراسد تا به تدریج بتواند خواننده گانی برای خود دست و پا کند؛ که چنین سرمایه یی در اختیار نبود. به عبارت دیگر: آن را که شور و هدف بود وسیله نبود و آن را که وسیله بود غم فرهنگ و هنر نبود. مسأله ی دیگر این بود که ما جوانان آن روز تجربه یی هم در کار خود نداشتیم؛ که آن را که تجربه یی داشت، سرمایه ها و سیاست ها پیشاپیش به بذل مال خریده بودند. گمنامانی بودیم که سرمایه و پشتیبان مان تلاش خودمان بود. به جایی راه مان نمی دادند و حرف مان را نمی شنیدند یا به ریشخندمان می گرفتند. پس راه چاره منحصر به فرد بود: نخست به وجود آوردن نشریه یی و پس از آن گرد آوردن خواننده گانی. اما نکته این بود که عرضه ی شعر و ادبیات انقلابی ما تنها در نشریه یی امکان داشت که پیشاپیش در جامعه گروهی خواننده بر خود گرد آورده باشد.
آنچه در این مجموعه آمده، قطعات پراکندهیىست که در طول سالیان دراز و در فرصتهاى مختلف به فارسى برگردانده شده است.
آنگاه که سخن از یک دورهى سى سالهى کار ِ مطبوعاتى پیش مىآید، جوان ِکتابخوان ِ امروزى که صفحات هنر و اندیشهى مطبوعات کنونى را حتا به عنوان یک «حداقل» هم نمىپذیرد، به هیچ روى نمىتواند وضع مطبوعات را در سالهاى آغاز آن دوره در نظر آورد.
در واقع، سى سال پیش از تاریخ این یادداشت به وجود آوردن یک نشریهى ملى کارى به تمام معنا «ناممکن» بود. اینچنین نشریهیى یا مىبایست متکى به گروهى خوانندهى علاقهمند باشد تا بتواند با تعادل هزینه و درآمدش، انتشار یابد؛ که چنین «خوانندهگانى» وجود نداشت. یا مىبایست به سرمایهیى متکى باشد و از زیان مالى نهراسد تا بهتدریج بتواند خوانندهگانى براى خود دست و پا کند؛ که چنین سرمایهیى در اختیار نبود. ـ به عبارت دیگر: آن را که شور و هدف بود وسیله نبود و آن را که وسیله بود غم ِ فرهنگ و هنر نبود.
مسألهى دیگر این بود که ما جوانان آن روز تجربهیى هم در کار خود نداشتیم؛ که آن را
که تجربهیى داشت، سرمایهها و سیاستها پیشاپیش به بذل مال خریده بودند. گمنامانى بودیم که سرمایه و پشتیبانمان تلاش خودمان بود. به جایى راهمان نمىدادند و حرفمان را نمىشنیدند یا به ریشخندمان مىگرفتند. پس راه ِ چاره منحصر به فرد بود: نخست به وجود آوردن نشریهیى و پس از آن گِرد آوردن خوانندهگانى. اما نکته این بود که عرضهى شعر و ادبیات ِ انقلابى ِ ما تنها در نشریهیى امکان داشت که پیشاپیش در جامعه گروهى خواننده بر خود گرد آورده باشد.
قسمتی از کتاب مجموعه آثار احمد شاملو (دفتر سوم) ترجمه ی قصه و داستان های کوتاه
روزی که باباجانم ماشین فشار خرید:
از جلو خانه سر و صدای زیادی بلند شد ، انگار یکهو یک بار سنگ رو پله های ایوان خالی کردند.ساختمان روی پی هاش لرزید و بعد دوباره همه چیز آرام گرفت.من و مامانم رو ایوان پشت ساختمان بودیم و از این سر و صدا یکهو خشکمان زد.مامان ترسید دنیا به آخر رسیده باشد و به من التماس کرد دسته ی ماشین رختشویی را هرچه می توانم تندتر بچرخانم تا پیش از آن که اتفاق ناگواری بیافتد رخت های شسته ی مادام ددلی را رو طناب پهن کرده باشد…
کتاب مجموعه آثار احمد شاملو (دفتر سوم) ترجمه ی قصه و داستان های کوتاه را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.