درباره ی کتاب بارون درخت نشین:
ایتالو کالوینو (۱۹۲۳-۱۹۸۵) نویسنده سرشناس ایتالیایی است. آثار او سرشار از تخیل و استعاره اند و بارون درخت نشین معروف ترین اثر و بهترین نمونه سبک کار اوست. داستان بارون درخت نشین در روستایی خیالی اتفاق می افتد و شرح زندگی «کوزیمو لاورس دو روندو» از دوازده س الگی تا پایان عمر اوست. بارون روندو از سنتهای کهنه و قیدهای بی چون و چرای اجتماعی می گریزد و شیوه ای از زیستن را برای خود برمی گزیند که کوچکترین شباهتی به زندگی دیگر مردمان ندارد. زمین سفت و آشنای زیر پا را رها می کند و به زندگی پیچاپیچ و لرزان بالای درختان قدم می گذارد. در جایی که او برای زندگی برگزیده همه چیز طوری دیگر است.
ادبیات ایتالیا یکی از نادیده گرفتهشدهترین ادبیات میان ملتهای جهان است. بعد از شاهکار دانته آلیگیری یعنی کمدی الهی و نقدها و نگرش ادبی اومبرتو اکو تقریبا نام دیگری میان نویسندگان ایتالیایی شناختهشده نیست. این در حالی است که کشور ایتالیا یکی از غنیترین منابع ادبی را در ادبیات ملل دارد. نویسندگانی که آثارشان هنوز به فارسی ترجمه نشده است و اگر هم ترجمهشده باشد به میزان کافی شناختهشده نیستند. نویسندگانی مانند ایتالو کالوینو، استفانو بنی، لوییجی پیراندلو و پیر پائولو پازولینی کسانی هستند که ادبیات معاصر ایتالیا وامدار کتابها و خدمات ادبی آنهاست.
بارون درخت نشین یکی از شاهکارهای ایتالو کالوینو محسوب میشود. این کتاب یکی از کتابهای مجموعهی سهگانه کالوینو محسوب میشود. این مجموعه شامل کتابهای شوالیه ناموجود، ویکنت دونیم شده و بارون درخت نشین است. متن ساده و داستان جذاب این کتاب خوانندگان را جذب میکند و به همین دلیل است که این کتاب سالهاست که در فهرست پرفروشترین کتابهای ادبیات ایتالیا قرار دارد.
داستان بارون درخت نشین در روستایی خیالی به نام لیگوریان ریورا اتفاق میافتد و داستان زندگی کوزیمو لارس دو روندو، فرزند بارون آرمینیوس را از سن دوازده سالگی تا مرگش را بیان میکند. بارون به نوعی نماد طغیان و مبارزه در برابر سنتهای قدیمی و کهن است. او در حرکتی انقلابی تصمیم میگیرد روی درخت زندگی کند و رفته رفته هرگز از آن درخت پایین نمیآید…
آنچه بارون روندو را به سرکشى و خیرهسرى وا مىدارد وبه دنیاى سبز و هوایى مىکشاند دلزدگى از نظم کهنه اجتماعى و نیاز پرشور به دگرگون کردن آن و پى افکندن نظم تازهاى است که کردار آدمیان و رابطهشان را با خودشان و طبیعت، درست و بسامان کند. در این راه، از یکسو به جهان کهنه پشت پا مىزند تا به دنیایى تازه راه برد و آن را بشناسد و از سوى دیگر با دگرگون کردن زندگى خود الگویى از تازهجویى و پویندگى را به نمایش مىگذارد و شاید مهمترین درس زندگى بارون روندو و این کتاب همین است که هرآنچه در آن مطرح مىشود با زندگى عملى و شدنى آدمها رابطه مستقیم دارد. بارون روندو به هیچ انگیزه و دستاویزى در بیرون از میدان بینش و دانش و توانایى انسان کارى ندارد و به همین دلیل، همه آنچه مىکند و در نگاه اول شگرف و حتى افسانهاى مىنماید، در نهایت واقعى است و با تجربه سازگارى دارد. از این رو، همانگونه که برادر بارون در پاسخ ولتر مىگوید، دورى گرفتن او از زمین براى نزدیکتر شدن به آسمان نیست، براى این است که زمین را بهتر ببیند.
در بخشی از کتاب بارون درخت نشین میخوانیم :
راه پرپیچوخم بالای شاخههای زیتون برای کوزیمو راهی راحت و یکنواخت بود: زیتون درخت میهمان نوازی است که، گرچه تنه زبر و خشنی دارد،برای کسی که روی شاخه های آن بنشیند یا بگذرد خوشایند است. در عوض شاخههای ستبر آن اندک است و انواع گوناگونی ندارد.
انجیر درختی است که باید همواره مواظب شاخههایش باشی که مبادا بشکند، اما تا بخواهی جا برای گشتوگذار دارد. کوزیمو زیر طاقی برگهای انجیر مینشست، گذر خورشید را از لای مویرگهای برگ تماشا میکرد، میوههای سبز و گرد را میدید که اندکاندک درشت میشد، بوی شیری را که از دم میوه به درونش سرازیر بود میشنید. انجیر درختی است که با آدم یکی میشود، شیرهاش و وزوز زنبورهایش با جان آدم میآمیزد. چیزی نمیگذشت که کوزیمو خود را نیز انجیر حس میکرد: دستپاچه میشد و میرفت.
بالای انجیر، بالای توت، خوش جایی است؛ افسوس که درختانی کمیاباند. همین را دربارهی گردو میتوان گفت. شاید هیچ درختی بهاندازه گردو درخت نیست! با چه نیرو و اطمینانی درخت بودن خودش را به رخ میکشد! با چه پشتکاری قد برمیافرازد و سخت و سنگین میشود؛ پشتکاری که در برگ برگش پیداست… هر بار که گشتوگذار کوزیمو را در میان شاخسار بیکران گردویی کهنه میدیدم. آنگونه که پنداری در اتاقهای کاخی چند اشکوبه قدم میزد، دلم میخواست من هم چون او بروم و آن بالا زندگی کنم…
کوزیمو از گشتن میان شاخ و برگهای موج در موج بلوط خوشش میآمد؛ تنه شیار شیار آن را دوست داشت و هربار که از چیزی نگران بود با نوک انگشتانش ورقههای پوک تنه آن را میکند. از این کار قصد بدی نداشت، پنداری میخواست در کار همیشگی نوسازی تنه به درخت کمک کند. به همین گونه، پوستههای سفید چنار را میکند و لایههای کهنهی طلای پوسیده زیر آنها را آشکار میکرد.
تنهی نارون را نیز دوست میداشت، تنهی خمیدهای که از هر گره آن ترکههای نرمی با انبوه برگهای دندانه دندانه و میوههای خشک کاغذین بیرون میزند. اما رفتوآمد بر فراز نارون کار سادهای نیست. شاخههایش آنچنان نازک و درهمپیچیده است که راهی برای گذر نمیگذارد.
درباره نویسنده کتاب بارون درخت نشین ایتالو کالوینو:
ایتالو کالوینو روزنامهنگار و نویسندهی ایتالیایی متولد پانزده اکتبر سال 1923 است. نوشتههای کالوینو به دستهی خاصی محدود نمیشود و او در تمام انواع نوشته دستی بر قلم داشته است. رمان، داستان کوتاه و مقاله نمونهای از نوشتههای این نویسنده است. انتخاب بهترین اثر از کالوینو کاری بسیار دشوار است اما ازجمله آثار مشهور او میتوان به کتابهای کمدیهای کیهانی، مورچهی آرژانتینی، کورهراه لانههای عنکبوت، قلعهی سرنوشتهای متقاطع، شهرهای ناپیدا، قارچها در شهر، ابر آلودگی، شوالیه ناموجود و بارون درخت نشین اشاره کرد.
ایتالو کالوینو در شهر سانتیاگو دِلاس وگاس به دنیا آمد. او فرزند مادر و پدری گیاهشناس بود و به همین علت کالوینو اطلاعات خوب و دقیقی از گیاهان و جانوران داشت. ایتالو کالوینو در رشتهی ادبیات انگلیسی از دانشگاه تورین فارغ التحصیل شد و بعد در روزنامهها و نشریههای مختلف ایتالیا مشغول به کار شد.
انتخاب سبک ادبی خاصی برای کالوینو کاری دشوار و تقریبا ناممکن است. او به دلیل سفرهای زیادی که در طول زندگیاش داشته است و مکانهای مختلفی که در آنها زندگی کرده است نوشتههایش میان سبکهای مختلف جابهجا میشود. ایتالو کالوینو را نویسندهای مبدع و خلاق در نویسندگی میدانند و باوجود اینکه نوشتههایش بیشتر به سبک پستمدرن سوق میکنند اما همچنان آثارش را در دستهی خاصی جای نمیدهند.
کتاب بارون درخت نشین نوشته ی ایتالو کالوینو نشر نگاه را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.