درباره ی کتاب بیلیارد در ساعت نه و نیم :
دیگر آثار هاینریش بل، بیلیارد در ساعت نه و نیم از روایت سرراست ثبت رویداد ها فاصله می گیرد و با پردازش شخصیت های متعدد داستان خاطرات دور و نزدیکشان را بازگو می کند و در نهایت مانند قطعاتی از یک پازل کنار هم می چیند.
داستان در 6 سپتامبر 1958 اتفاق می افتد؛ وقتی جنگ جهانی به پایان رسید و خانواده ی سرشناس فهمل در روز تولد هشتادسالگی هاینریش فهمل ، پدربزرگ خانواده دور هم گرد آمده اند . راویان یازده گانه داستان با بیان خاطراتی از گذشته ، چشم اندازی از فضای پر خفقان و سیاه آلمان را با بی پروایی نمایش می دهند.محور اصلی داستان صومعه ای است که پدربزرگ آن را قبل از جنگ ساخته و نسل های بعدی خانواده ، بنابر شرایط دست به تخریب و ساخت آن می زنند …
درباره ی هاینریش بل نویسنده ی کتاب بیلیارد در ساعت نه و نیم :
هاینریش بل نویسندهی ادبیات معاصر آلمان است که نام کامل او هاینریش تئودور بل است و ۲۱ دسامبر سال ۱۹۱۷ در شهر کلن آلمان به دنیا آمده است. او در یک خانوادهی کاتولیک و صلحطلب بزرگ شد. رمانهای طنزآمیز بل تغییرات روانشناختی جامعهی آلمان که دربارهی مشکلات زندگی آنها در طول جنگ جهانی دوم و پس از آن است را به تصویر میکشد.
او شش سال بهعنوان سرباز درجهدار یا همان سرجوخه در ارتش آلمان خدمت کرد و در جبهههای روسیه و دیگر جبههها میجنگید. در طول خدمت سربازیاش در اتحاد جماهیر شوروی، به مجارستان و فرانسه اعزام شد. هاینریش بل در سال ۱۹۴۵، توسط آمریکاییها اسیر شد و به یک اردوگاه اسرای جنگی فرستاده شد و بعد از جنگ به کلن بازگشت و با وجود اینکه شهر تبدیل به ویرانهای شده بود، همانجا ماند.
بخشی از کتاب بیلیارد در ساعت نه و نیم :
برای دربان این دیگر حکم تشریفات را پیدا کرده بود . مثل نماز روزانه که گوشت و خونش رفته باشد؛ هرروز صبح رأس ساعت ده کلید را از قفسه گرفتن و لمسکردن دست نرم و خشک و پاکیزه ای که کلید را از او می گرفت.نگاهی به صورت جدی و رنگ پریده با زخم قرمز کوچک برروی بینی انداخته و بعد متفکرانه و با لبخندی کمرنگ که فقط همسرش متوجه ان می شد فهمل را ورانداز می کرد که ژست دعوت کننده ی آسانسورچی را نادیده می گرفت و وقتی از پله ها بالا می رفت با کلید اتاق بیلیارد به نرده های برنجی راه پله می کوبید : پنج بار، شش بار، هفت بار. صدایی همچون ساز سیلوفون که فقط یک نت دارد. نیم دقیقه دیرتر یکی از پادو های هتل هوگو به رستوران می رود ، کنیاکی دوبل و یک تنگ آب می آورد و تا ساعت یازده آن بالا در اتاق بیلیارد غیبش می زند.
دربان پس این عادت که آدم هرروز بین ساعت نه و نیم تا یازده صبح با پسر بچه ای معین بیلیارد بازی کند ، عیب و ایراد و خطایی پنهان می دید. همیشه حفاظی در برابر این فشار گناه وجود داشت، رازداری که قیمت خود را داشت…
بیلیارد در ساعت نه و نیم به علاقه مندان به رمان های نقادانه با ته مایه جامعه شناسانه پیشنهاد می شود.
هاینریش بل / کتاب بیلیارد در ساعت نه و نیم / رمان نقادانه و جامعه شناسانه / ترجمه سارنگ ملکوتی /انتشارات نگاه/انتشارات آثار برات
کتاب بیلیارد در ساعت نه و نیم را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.