تابستان با جسپر

این کتاب داستان دختری به نام لیا است که احساس می‌کند خودش را گم‌ کرده است، سال قبل برای او اتفاقی پیش آمد و بعد از آن لیا نتوانست زندگی‌اش را تغییر دهد، همه از او فاصله گرفته‌اند و او تنها مانده است. تا اینکه او با جسپر آشنا می‌شود. او هم مانند لیا خودش را گم کرده است.

لیا و جسپر با هم دوست می‌شوند و تابستان متفاوتی را می‌گذرانند زیرا جسپر کمی جادویی است. آیا این دوستی می‌تواند زندگی‌شان را تغییر دهد.

داستان دختری سیزده ساله که با پایان سال تحصیلی و شروع تابستان احساس گم شدگی و پوچی می کند. به خاطر اتفاق وحشتناکی که تابستان سال گذشته برایش رخ داد، زندگی اش دگرگون شد و دیگر ارتباط خوبی با والدین و دوستان قبلی اش برقرار نکرد. لیا تنها شده بود. مدتی بعد با جسپر آشنا می شود، دختری که برخلاف بقیه آدم های دور و برش عجیب و مرموز است. لیا پی می برد که جسپر هم مثل او گم شده است. این دو مخفیگاه به خصوصی را دور از چشم والدینشان در آتلانتا پیدا می کنند.در حالی که به روز های پایانی آن تابستان جادویی نزدیک می شوند، یکبار دیگر واقعیت های تلخ و تاریک زندگی آن دو باهم گره می خورد. لیا و جسپر می خواهند برای اثبات دوستی عمیق و حقیقی خود تلاش کنند و ببینند که آیا برای نجات یکدیگر کافی هستند؟