کتاب تقسیم اثری از محمدرضا حدادپورجهرمی کتابی دربارهی ماجراهای اغتشاشات «زن، زندگی، آزادی» و ماجراهای تروریستی آن دوره و تلاش های نیروهای امنیتی.
این کتاب می گوید که این ماجراها از پس یک جنگ ترکیبی از پیش تعیین شده به دست منافقان عملیاتی گشته بود. کتاب تقسیم اثری از محمدرضا حدادپورجهرمی در پاییز 1401 و با فاصله ی بسیار اندک به اغتشاشات نگاشته شد. اولین بار هم در کانال دلنوشتههای یک طلبه میهمان خانه های گرم اعضای محترم کانال بود.
کتاب مرتبط با این کتاب: کف خیابون 1
بخشی از کتاب تقسیم اثری از محمدرضا حدادپورجهرمی
شب-مسیر جاده خاکی
مینی بوس دهاتیها در مسیر جاده خاکی بود. ده دوازده نفر مسافر داشت که همگی خواب بودند و شاگرد شوفر هم روی صندلی بغل راننده خوابش برده بود. راننده هم گاهی خمیازه میکشید و دهانش را به پهنای صورتش باز میکرد. آهنگ قدیمی ترکی روشن بود. وقتی راننده دید دارد خوابش میبرد، کمی صدایش را بلندتر کرد ولی اثری نداشت.
از روبه رو، پیرمرد موتوری در حال حرکت در مسیرش بود. چراغ موتورش سوسو میزد. تا اینکه کلاً خاموش شد. یکی دو بار با انگشت شست، دکمه چراغ موتور را امتحان کرد تا ببیند روشن میشود یا نه.
اما روشن نشد یکی دو بار با دست به جعبه چراغ جلویی زد اما دید کار نمیکند. بی خیال شد و به راهش ادامه داد.از طرف دیگر، شکنجه گر سه همین طور که رانندگی میکرد به اطرافش نگاه میکرد. انگار دنبال چیزی میگشت. حتی یکی دو بار هم سرعتش را کم کرد و با دقت به اطرافش نگاه کرد. اما چیز خاصی ندید و به مسیرش ادامه داد.
راننده مینی بوس دیگر نمی توانست خودش را کنترل کند و مسیرش را تار میدید تا این که بی اختیار گردنش کج شد و جاده از جلوی چشمانش به طور…
کتاب تقسیم اثری از محمدرضا حدادپورجهرمی را به همراه تخفیف ویژه خریداری کنید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.