درباره ی کتاب حضرت محمد جنگ های پیامبر:
تكرار داستان زندگی پيامبران و اقوام آن ها بدان جهت است كه عبرت آموزی از سرنوشت آنان بسيار اهميت دارد. بازگو كردن سرنوشت پيامبران در جای جای قرآن هشداری است برای ديگران كه بايد با دقت زندگی آنان را خوانده و از عوامل موفقيت و شكست گذشتگان بهره گيرند؛مضافاً بر اين كه در قرآن يك موضوع خاصی از سرگذشت پيامبران در چند جای قرآن تكرار نشده است؛ بلكه زندگی آنان دارای ابعاد گسترده بوده و اين ابعاد در جاهای متعدد قرآن آمده است؛ مثلاً يكی از ابعاد زندگی پيامبران در يك سوره آمده است و يكی ديگر در سورة ديگر مطرح شده است. بيان ابعاد زندگی پيامبران در جاهای متعدد قرآن تكرار محسوب نمی گردد.
پیامبر اسلام طی سیزده سال دعوت به اسلام در مکه، تعداد اندکی به اسلام گرویدند که با مخالفت قبیله قریش و برخی دیگر از قبیلههای عرب روبهرو شدند و با آنان با خشونت رفتار میشد. محمد برای رهایی از این آزار و اذیتها به همراه پیروان خویش، در سالی که بعدها مبدأ تقویم هجری شمسی و قمری شد، به شهر یثرب — که بعدها مدینة النبی نامیده شد — هجرت کرد. او در مدینه توانست قبایلِ درحالستیزِ اوس و خزرج را متحد کند. وی بر پایهٔ مسلمانان مهاجر مکه و مردم مدینه جامعه و دولتی نوین با نام اُمَّت تأسیس کرد. بین مسلمانان با قبایل مکه و همپیمانان آنها جنگ درگرفت و سرانجام پس از هشت سال جنگ، محمد به همراه پیروانش — که تا آن زمان به بیش از دههزار نفر بالغ شده بودند — شهر زادگاهش را فتح کرد.
غزوه به جنگهایی گفته میشود که پیامبر اسلام شخصاً در آنها حضور داشتهاست و سپاه اسلام را رهبری میکردهاست. سریه نیز به جنگهایی اطلاق میشود که پیامبر رهبری را برگزیده و به همراه گروهی برای نبرد اعزام مینمود. در تعداد غزوات محمد، اختلافهایی گزارش شدهاست. برخی تعداد غزوهها را ۲۶ و برخی دیگر ۲۷ غزوه میدانند. دلیل این اختلاف، یکی دانستن دو غزوه خیبر و وادی القری است که با فاصله ای اندک پس از هم رخ داده٬است. غزوه سفوان نیز توسط برخی به عنوان غزوه بدراولی شناخته میشود.
قسمتی از کتاب:
علی بن ابراهیم و شیخ طوسی و شیخ طبرسی و ابن شهر آشوب و دیگران به سندهای معتبر در سبب هجرت آن حضرت روایت کرده اند : چون کفار قریش دیدند که امر نبوت آن حضرت هر روز بیشتر ترقی می کند ، و تدبیرات ایشان سودمند نمی گردد و بیعت انصار را شنیدند ، در داراندوه برای مشورت جمع شدند. عادت ایشان این بود که هرگاه مشکلی بزرگ برایشان نمایان می شد ، در دارالندوه جمع می شدند و مشورت می کردند و کسی که عمر او از چهل سال کمتر بود در آن جا داخل نمی شد. چهل نفر از پیران قریش در دارالندوه جمع شدند و شیطان ملعون به صورت مرد پیری آمد که داخل شود. دربان گفت: تو کیستی ؟ گفت : من مرد پیری ام اهل نجد و شما را احتیاج به رای من است. چون شنیده ام که برای دفع این مرد جمع شده اید آمده ام که رای خود را دراین باره به شما بگویم. دربان گفت: داخل شو.عیاشی و غیر او به سند معتبر از حضرت صادق (ع) روایت کرده اند: قریش جمع شدند و از هر قبیله چند نفر را انتخاب کردند و برای مشورت به داراندوه رفتند که در باب دفع حضرت رسول (ص) با یکدیگر مشورت کنند. چون به آنجا رسیدند دیدند پیر مردی در آنجا ایستاده است. وقتی خواستند داخل شوند گفت : مرا نیز داخل کنید…
کتاب حضرت محمد (ص) (جنگ های پیامبر ) را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.