درباره ی کتاب حیوان را دست کم نگیر :
برخی روانشناسان و دانشمندان امور اجتماعی بر این باورند که بیشتر بزهکاران و قاتلان در دورن کودکی خود تجربه ی حیوان آزاری داشته اند … حیوان را دست کم نگیر کتابی است در دستان والدین که با آن شیوه ی درست رفتار با حیوانات را به کودکان خود بیاموزند . عزیز نسین با داستان طنز گونه در کنار به کار گیری آموزه های اخلاقی ، روح والای انسانی را در کالبد شخصیت های حیوانی این کتاب دمیده است .
بعضی هامان اعتقاد داریم که وقتی انسان خودش هزار و یک بدبختی دارد ، حیوان دوستی او نمی تواند چیزی به جز یک فانتزی باشد. اما این طور نیست پدید آمدن حس حمایت از حیوان نتیجه ی تفکرو احساس انسان است.
درباره ی عزیز نسین نویسنده ی کتاب حیوان را دست کم نگیر :
عزیز نسین یکی از نویسندگان بسیار مشهور کشور همسایهمان ترکیه است. او در سالهای ۱۹۵۶ و ۱۹۵۷ در کنگره نویسندگان بینالمللی طنزنویسی که در ایتالیا برگزار شد، شرکت کرد و هر دو بار مقام اول و جایزه نخل طلایی را به دست آورد.
پدرش از اینکه او نویسنده شود خیلی خرسند نبود و دوست داشت که پسرش کاری به قول خودش خوب و نان و آبدار داشته باشد. او ابتدا نویسندگی را با شعر و داستانهای کوتاه شروع کرد و سپس با طنزنویسی برای مجلات کار خود را ادامه داد.
عزیز نسین به دلیل علاقهاش به طنز، در شروع کار حرفهای خود نویسندگی در این دست مجلات را با نام مستعار شروع کرد. البته او در دوران نویسندگی نامهای مستعار زیادی برای خود برگزید. یکی از دلایل انتخاب نام مستعار این بود که در آن زمان چون در استخدام وزارت جنگ بود از نویسندگی منع شده بود و چاره دیگری جز استفاده از اسامی مستعار نداشت.
حتی نام فامیلی “نسین” را نیز بعد از اینکه از قانونی در سال 1923 برای ثبت نامخانوادگی به تصویب رسید، انتخاب کرد. او نسین را که به معنای «تو کیستی؟» انتخاب کرد. این نام خانوادگی هر زمان که فردی نام او را میپرسید، او را به تفکر درباره فلسفه وجودش وا میداشت.
در این میان با وجود علاقهای که به شعر داشت از نوشتن شعر دست برداشت چون برای شعر احترام زیادی قائل بود اما توانایی سرودن اشعار خوب و قابل قبول را در خود نمیدید.
بخشی از کتاب حیوان را دست کم نگیر :
در مسکو با کارگردانی به نام ابراهیم اژدر دوست شده بود. وقتی برای بار دوم به مسکو رفته بودم ، شنیدم که زن اژدر فوت کرده . برای تسلیت به اتفاق یکی از دوستانم به خانه ابراهیم اژدر رفتیم خانه ی این کارگردان در حاشیه ی جنگل بود . یک هفته بود که زنش مرده بود. وسط حرف،ابراهیم اژدر گفت که زنش یک سنجاب داشت. می گفت از روزی که که زنش مرده بود ، سنجابه هم غیبش زده بود ، اما قبل از آن ، کمتر اتفاق می افتاده که از خانه دور شود.
می گفت البته گاهی هوای جنگل به سرش می زدو می رفت ، اما یک ساعت بیشتر طول نمی کشید که برمی گشت…
عزیز نسین / کتاب حیوان را دست کم نگیر / رمان در خصوص حمایت از حیوانات / ترجمه ثمین باغچه بان / انتشارات نگاه /انتشارات آثار برات
این کتاب را به همراه تخفیف ویژه ی آن از فروشگاه اینترنتی انتشارات آثار برات خریداری کنید.