درباره ی کتاب درباره ی معنی زندگی اثر ویل دورانت:
داستان چنین است؛ ویل دورانت در زمان حیات خود یکی از شناختهشدهترین نویسندگان و مورخان بود؛ روزی مردی شیکپوش نزد او آمد و گفت: «من قصد خودکشی دارم و دلیلی برای ادامهی زندگی نمیبینم. شما که فیلسوف هستید دلیل ارزشمندی برایم بیاورید تا این کار را انجام ندهم.»
دورانت کمی تعجب کرد اما با صحبتهای خود به دنبال راهی بود تا مرد را از کار خود منصرف کند و به او دلیلی برای زندگی بدهد اما هیچکدام از صحبتهای دورانت نتوانست این مرد را برای ادامهی حیات قانع کند. سرانجام این نویسندهی بزرگ تصمیم گرفت کمی دربارهی خودکشی تحقیق کند و نتایج به دست آمده او را به تفکر واداشت و برای او نیز این سوال پیش آمد: «معنی زندگی چیست؟»
او این سوال را برای صد نفر ارسال کرد و در میان آنها بسیاری از فیلسوفان، نویسندگان و مشاهیر معاصر وی بودند. ویل دورانت پاسخهای بسیاری دریافت کرد که برخی قابل تأمل و برخی به دلیل شخصیت پاسخدهنده جالب بودند. به عنوان مثال شخصی مانند برتراند راسل که یکی از فیلسوفان بزرگ است در جواب گفت: «متأسفم که میگویم در حال حاضر، مشغولتر از آنم که خاطرجمع باشم زندگی هیچ معنایی ندارد… به نظر نمیرسد بتوانیم قضاوت کنیم که نتیجهی کشف حقیقت چه بوده، زیرا تا به حال هیچ حقیقتی کشف نشده است.»
این کتاب دلسوزانه و در عین حال کاملاً واقعبینانه نگاشته شده است و به شما کمک میکند تا از دریچهی نگاه افراد گوناگون از فیلسوفان و نویسندگان بزرگ گرفته تا یک زندانی به مسئلهی زندگی و معنای آن نگاه کنید.
کتاب درباره معنی زندگی، برای همهی دوستداران فلسفه جالب است. اگر شما هم دنبال معنا و انگیزهای برای زندگی کردن میگردید، کتاب درباره معنی زندگی را بخوانید.
دربارهی ویل دورانت:
ویلیام جیمز دورانت در ۵ نوامبر ۱۸۸۵ در ماساچوست به دنیا آمد. ویل دورانت در ابتدا میخواست کشیش شود اما در دانشگاه بیشتر علوم، از زیستشناسی گرفته تا تعلیم و تربیت را تجربه کرد. اما بالاخره بعد از خواندن کتاب اخلاقِ اسپینوزا به سراغ فلسفه رفت، آن رشته را تا دکترا ادامه داد و استاد دانشگاه شد و کتابهای فلسفی زیادی تألیف کرد. علت شناختهشدن ویل دورانت در دنیا، تالیف مجموعهی یازده جلدی تاریخ تمدن است که آن را به همراه همسرش، آریل دورانت نوشت. او برای نوشتن هر فصل از کتاب به گوشهای از دنیا سفر میکرد؛ از مصر و ایران تا سیبری و ژاپن. مقصد او برای نوشتن جلد اول کتاب تاریخ تمدن با عنوان «مشرقزمین، گهوارهٔ تمدن» بود. بعد چاپ جلد اول، سفرهای دور دنیایش شروع شد که ۵۰ سال ادامه یافت.
ویل دورانت در ۷ نوامبر ۱۹۸۱ در سن ۹۶ سالگی در لس آنجلس، کالیفرنیا چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب درباره معنی زندگی:
رشد و گسترش معرفت، که برای آن این همه آرمانگرا و اصلاحطلب دست به دعا میشدند، به سرخوردگیای ختم شد که روح نسل ما را تقریباً درهم شکسته است.
ستارهشناسان به ما گفتهاند که کار و بار آدمی فقط لحظهای ناچیز در خط سیر یک ستاره است؛ جغرافیدانها به ما گفتهاند که تمدن چیزی نیست مگر دورهای کوتاه و ناپایدار میان عصر یخبندان و زمان حال؛ زیستشناسان به ما گفتهاند که همۀ زندگی جنگ و جدال است و تنازع بقایی میان افراد، گروهها، ملتها، همپیمانها، و انواع؛ مورخان به ما گفتهاند که پیشرفت، پنداری است که شکوه و افتخار آن به انحطاطی گریزناپذیر ختم میشود؛ و روانشناسان به ما گفتهاند که اراده و خویشتن، ابزاری ناتوان برآمده از وراثت و محیط هستند، و روحِ فسادناپذیر هم چیزی نیست مگر التهاب گذرای مغز.
انقلاب صنعتی خانه را نابود کرد، و کشف داروهای ضد آبستنی، خانواده، کهنسالان، اخلاق و شاید ــ بهواسطۀ بیثمری هوش ــ نسلها را نابود میکند. عشق، به تراکم جسمانی تجزیه و تحلیل میشود، و ازدواج هم به یک آسایش روانی موقت تبدیل میشود که فقط کمی بالاتر از بیقیدوبندی جنسی است. دموکراسی به چنان فسادی دچار شده که فقط خدا میداند؛ و رویاهای جوانیمان در مورد آرمانشهر سوسیالیستی، با این حرص و سیریناپذیریی که در آدمها میبینیم، هر روز بیشتر رنگ میبازد. هر اختراعی قدرتمندان را قویتر میکند و ضعیفان را ضعیفتر؛ هر روال ماشینی، جای انسانها را میگیرد و به ترس و وحشت از جنگ دامن میزند.
کتاب درباره ی معنی زندگی اثر ویل دورانت را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.