کتاب زیتون حدادپور جهرمی دفتر نخست از قصه تشکیلاتی در دل اراضی اشغالی را روایت می کند که بیخ گلوی دشمن نشسته و در حال رصد احوالات آن هاست. کتاب زیتون برای علاقه مندان به داستان های مذهبی بسیار جذاب می باشد.
به علاوه زیتون حدادپور جهرمی تلاش دشمن برای نفوذ در دستگاه های اجرایی جامعه اسلامی به بهانه های مختلف یک روز به بهانه محیط زیست، یک روز به بهانه ی صلح طلبی و حذف خشونت هر روز به هر بهانه ای و این بار به بهانه گردشگری و تلاش برای کشف کارآفرینان صنایع دستی در نقاط مرزی.
نویسنده قبلاً کل داستان زیتون حدادپور جهرمی را در کانال های شخصی اش در فضای مجازی منتشر کرده و از مخاطبین بازخورد گرفته. بازخوردهای بسیار جالبی وجود داشت و کلا ارتباط با مخاطب در لحظات نگارش تحقیق و مستند و داستان، در نوع و تیپ روایت داستان اثر شگرفی می گذارد.
سبک کتاب زیتون حدادپور جهرمی
زیتون حدادپور جهرمی اولین کتاب جهرمی در سبک روایت منقطع است. که با در کنار هم قراردادن سکانس ها و صحنه های مختلف ذهن مخاطب را بیش از پیش با خود همراه می کند.
بخشی از کتاب زیتون حدادپور جهرمی
قسمت 1
چنان فشاری از سمت جمعیت بود که بچه ها داشتند له می شدند. خوب شد آن شب، حلقه محافظان را از دو حلقه به سه حلقه افزایش داده بودند ولی باز هم حریف جمعیت نبودند.
از صدای شعارها داد و بیدادها، جیغ و دست و هورا و صلوات و… معجونی درست شده بود که هر کسی را به عکس العمل خاص خودش وادار میکرد و نمیگذاشت ساکت و بی خاصیت بماند.
دیگر از پرچم های زرد حزب الله عَلَم های قرمز نماد انتقام، شهادت و … چیزی نگویم که حس عجیبی در آن فضا به وجود آورده بود و حتی تماشاگران سراسر دنیا از پای ماهواره ها را به وجد می آورد.
چه برسد به کسانی که آنجا بودند.
هر چه به سمت جلو و جایگاه سخنران که سیّد آنجا ایستاده بود و قرار بود از تریبون پایین بیاید نزدیک تر می شدند، فشار و شدت امواج انواع صداها
بیشتر و بیشتر بود.
همان لحظه در هندزفری صالح صدایی آمد که گفت: «پشت… هیثم… سر…!»
صالح نوک انگشتش را محکم گذاشت روی هندزفری و فشار داد و به زور گفت:
«کجا؟! کی؟! تکرار کن!»
صدا ضعیف بود، اما مشخ بود که فرد پشت خط دارد داد میزند تکرار کرد و گفت: «پشت سر هیثم حاجی پشت سرش! پیراهن قرمزه!»
کتاب زیتون حدادپور جهرمی به همراه تخفیف ویژه ی سفارش آنلاین
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.