درباره ی کتاب سوپر مارکت :
چه کسی فکرش را می کند که بتواند عشق ،مواد مخدر و قتل را یک جا در راهروی شماره 9 پیدا کند؟فلین جوان افسرده و شکست خورده ،به دنبال منبع الهامی که زندگی اش را متحول کند،در سوپر مارکت بزرگی مشغول کار می شود.. اما حوادثی که در راهرو های سوپر مارکت رخ می دهد،دنیایش را به هم ریخته و اسرار روح آسیب دیده اش را فاش می سازد .
سوپر مارکت مکاشفه ای دلهره آور در مرز جنون و خلاقیت ،با حوادثی هیجان انگیز و جذاب، اثر نویسنده خلاق عصر حاضر، بابی هال است و از پروفروش ترین کتاب های آمازون و رتبه یک نیو یورک تایمز در سال 2019 به شمار می رود.
بخشی از کتاب سوپر مارکت :
پس گرفتن جان یک انسان ،چنین حسی دارد.وقتی که مجبوری برای بقای خودت دیگری را بکشی.به نهر خونی که جلوی پاهایم به راه افتاده بود نگاه کردم ،با دیدن تصویر منعکس شده ام در خون جاری روی زمین ،چشم هایم قفل شدند .لامپ های مهتابی بالای سرم پت پت میکردند.چطور به این جا رسیده بودم؟من فقط مردی بودم که در یک خواربار فروشی کار می کرد فکر می کنم درآن لحظه ،آن قتل عمد بود. او هنوز با نا امیدی نفس نفس میزد و دنبال هوا می گشت .وآخرین نفس هایش را حریصانه به درون فرو می داد. اما بی شک او داشت به طرز فجیعی جان می داد و هر لحظه ی آن را تجربه میکرد.صبح ها،وقتی برای رفتن به سر کار از آپارتمانم بیرون می آمدم،گاهی اوقات در آسانسور را برای خانم هافل باز میداشتم. او زن هفتاد وچند ساله مهربانی بود .فرض کنید ،آسانسور از حرکت می ایستد و بازی بیمار گونه ای به جریان می افتد که درآن ،تنها یکی از ما می توانست آن کابین را زنده ترک کند. آیا او حاضر بود مرا بکشد تا زنده بماند؟آیا این جسارت را داشت که ماشه را بچکاند و سر ساعت برای صرف چاشت،دوستش دولورس را ملاقات کند؟پسر،من مدام به این چرندیات فکر می کنم،بیش از اندازه به این مزخرفات می اندیشم.می دانید ،قسمت خنده دار ماجرا این است که همیشه خودم را یک آدم خوب فرض میکنم.با کسی که حاضر است دست به هر کاری بزند تا از این رویا رویی اجتناب کند…
این کتاب را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.