تخفیف!

شیار143

داستان زندگی تعدادی از جوانان بیجاری که عزم جبهه کرده‌اند و دیگر هیچ چیز حتی دلنگرانی مادرها و مخالفت دلسوزانه پدرها هم مانعی برایشان نیست.

۴۰.۰۰۰ تومان

شناسه محصول: 9786001758263 دسته:

جزئیات کتاب

وزن 300 گرم
ناشر

سوره مهر

نویسنده

سایز کتاب

نوع جلد

شومیز

تعداد صفحات

نوبت چاپ

چاپ دوم

درباره ی کتاب شیار143 :

رمان «شیار ۱۴۳» داستان این مادر است. این کتاب که اولین بار در سال ۱۳۸۵ با عنوان «چشم سوم» منتشر شده بود، روایتگر، ماجرای واقعی ۱۳ نوجوان رزمنده بیجاری است که با هم به جنگ می روند و ۶ نفرآن ها اسیر می شوند، ۶ نفر باز می گردند و یک نفر زخمی می شود. اما نکته ای که در این میان بیش از همه به چشم می آید، قصه مادر یکی از این نوجوان هاست. مادری که ۱۵ سال در حالی که هر روز به برنامه های رادیو عراق گوش می کرده تا شاید نامی از فرزندش را در میان اسرای ثبت شده توسط صلیب سرخ بشنود، چشم انتظار بوده است.

 عشق و چند تکه استخوان درآن سال‌ها جوانان و نوجوانان بسیاری نیمکت‌های چوبی را رها کردند و رفتند تا زندگی را جای دیگری بیاموزند، جایی که مبارزه عین زندگی بود و مرگ کمال آن. «شیار۱۴۳» راوی همان آدم‌هاست. داستان زندگی تعدادی از جوانان بیجاری که عزم جبهه کرده‌اند و دیگر هیچ چیز حتی دلنگرانی مادرها و مخالفت دلسوزانه پدرها هم مانعی برایشان نیست. این همکلاسی‌های جوان،‌ برای یک دوره آموزشی به پادگانی در یزد اعزام می‌شوند و پس از آن در عملیات والفجر مقدماتی شرکت می‌کنند. نرگس آبیار در رمان «شیار۱۴۳» هربار زندگی این سربازان جوان و خانواده‌هایشان را به شکلی موازی روایت می‌کند. در جریان این عملیات، برخی از این سربازان اسیر شده و تعدادی نیز مجروح و شهید می‌شوند. اما در میان قهرمانان قصه، جعفر و مادرش اختر که داستانشان دستمایه فیلمنامه« شیار۱۴۳» نیز قرار گرفته، داستانی از عشق و انتظار را روایت می‌کنند که به سادگی از یاد نمی‌رود. داستان زندگی اختر در محوریت قصه و همچنین بعد از فصل‌های مربوط به اردوگاه، درحالی که خیال می‌کند فرزندش جعفر مفقود شده، اما تنها چند تکه استخوان و یک جمجمه از او بازمی‌گردد، اگرچه داستانی قدیمی است، اما تازگی حقیقتی را دارد که در طول تاریخ کهنه نمی‌شود. «شیار۱۴۳» همزمان در سه جغرافیای جنگ روایت می‌شود، جبهه، اردوگاه و خانه‌ مادری منتظر که چشم به راهی‌اش چیزی از مبارزه این بزرگ مردان کوچک کم نداشت. «شیار۱۴۳» راوی انتظار است؛ راوی مفهومی به درازی تاریخ بشری.

بخشی از کتاب شیار 143:

خورشید هنوز به فرق آسمان نرسیده بود که از بلند گوی اردوگاه اسم مهرداد سردارزاده را خواندند. مهرداد میان جمع بیجاری ها نشسته بود و داشت با دامن پیراهنش ، شیشه ی عینکش را پاک می کرد. اسمش را که خواندند، عینک را پاک کرده نکرده ، به چشم زد و بلند شد. باقر سرابی که پا روی پا انداخته و به کوله اش تکیه زده بود گفت : مسئول دسته بودن اینش بد است که این جور وقت ها سر هر کاری که باشی ، باید ول کنی و بدوی به دفتر فرماندهی …

درباره ی نویسنده ی کتاب شیار 143 :

نرگس آبیار زاده ۶ اسفند ماه سال ۱۳۵۰ در تهران ، نویسنده، کارگردان و فیلمنامه‌نویس ایرانی است.وی دانش‌آموختهٔ رشتهٔ ادبیات فارسی است و داستان‌نویسی را از سال ۱۳۷۶ آغاز کرد. آثاری برای نوجوانان پدیدآورده و مجموعه داستان‌های دو خط (سال ۱۳۷۸) و قصهٔ زنی که همه‌اش یأس‌های فلسفی داشت (سال ۱۳۸۱) و رمان‌های عروس آسمان (سال ۱۳۷۹) – دربارهٔ زندگی رابعهٔ عدویه – و کوه روی شانه‌های درخت (سال ۱۳۸۲) را برای بزرگسالان نوشت؛ رمان اخیر که مضمونی دربارهٔ جنگ ایران و عراق…
کتاب شیار 143 را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.
امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]