تخفیف!

طنز های شبانه

طنز های شبانه : حکایت هایت شب زنده داری ها و شبگردی های هارون الرشید از * تازه ترین های آثار برات *

۹۸.۰۰۰ تومان

998 عدد در انبار

جزئیات کتاب

وزن 406 گرم
ابعاد 24 × 17 × 17 سانتیمتر
ناشر

آثار برات

نویسنده

سایز کتاب

نوع جلد

شومیز

تعداد صفحات

نوبت چاپ

چاپ دوم

درباره ی کتاب طنز های شبانه :

طنز های شبانه

شب هنگام ، زمان آسایش است. خستگی ناشی از فعالیت های روزانه از تن خود راندن است.

افرادی شب هایشان را به بیداری می گذارنند. بعضی به اختیار و برخی از روی اجبار. گروه نخست خوش گذرانانند. گروه دیگر خدمتگزاران.

کتاب طنز های شبانه با استناد به مطالب تاریخی به شب زنده داری و شبگردی های هارون الرشید و برمکیان ( وزیران ایرانی تبارش ) می پردازد.

بیشتر شب ها به پیشواز ماجراهای شگفت انگیز و خنده آفرین می رفتند…

دیگر کتب انتشارات آثار برات…

 

هارون الرشید ، انتشارات آثار برات

 

PDF کتاب طنز های شبانه

 

بخشی از کتاب (طنز های شبانه ) :

چگونه با «هارون الرشید» آشنا شدم ( طنز های شبانه) ؟

راستی که بوده است این هارون الرشید؟

خلیفه ای که رد پایش را، در ماجراهای تاریخی و قصه های عامیانه، می شود پی گرفت؟

خلیفه ای که خود را، اهل ديانت می نمایاند اما بندگی رذالت را، گردن می نهاد؟ …

پاسخ این پرسش ها، چنین است

– هارون الرشید، نامورترین خلیفه بنی عباسیان بوده است که در سال ۱۷۰ هجری به خلافت رسید،

او پیش از خلیفه شدن ، با یاور غمگسارش، یحیی بر مکی، در زندان به سر می برد و مرگ را انتظار می کشید.

برادرش هادی، بر تخت خلافت تکیه زده بود و به صلاحدید مشاورانش به این نتیجه رسیده بود که اگر هارون را زنده بگذرد، خطری جدی، مقامش را تهدید می کند.

در شبی که قرار بود روز بعدش، جلاد سر هارون الرشید را، از تنش جدا کند،

به او خبر دادند که یکی از همسرانش، یک بار دیگر او را به مقام پدری نایل کرده است و او صاحب فرزندی شده که بعدها، مأمون نام گرفت.

آن شب، بس ماجراها را در دل داشت: زیرا خلیفه هادی، به دست دشمنانش به قتل رسید و هارون الرشید رسما به مقام خلافت دست یافت.

 

مزایای خرید از فروشگاه آثار برات

 

  1. *تخفیف ویژه ی* کتابفروشی آثار برات
  2. ارسال مطمئن

 

سهم عشق ( طنز های شبانه ) :

پیشنهاد قاضی ابویوسف و راهی که او نشان داده بود، بار سنگین سوگند را از دوش برادر خليفه بر داشت.

در یک لحظه این اندیشه ی رضایت آمیز به مغز هارون الرشید خطور کرد:

– تا وقتی که مرا از فهم و چاره جویی های قاضی ابویوسف بهره ای است.

نباید هیچ غمی به دل راه دهم. او هر مشکلی را حل می کند. هر گرهی را به سر پنجه ی تدبیر میگشاید.

اگر هر روز چندین بار خلاف کنم. او جواز چنین کارهایی را برایم صادر می کند.

سپس خندان به سخن در آمد: تکلیفی که قاضی فرا روی ما می نهد، دشوار نیست.

ما می توانیم ساهره را به عقد یکی از خواجه سرایان در آوریم. بعد از یک روز یا دو روز طلاقش را بگیرم. بدین ترتیب هم این کنیزک به ما حلال می شود و هم سوگند ابراهیم از اعتبار می افتد.

جعفر برمکی، سرش را به نشانه ی تصدیق به زیر آورد. شوخ مشربانه قاضی ابویوسف را مخاطب قرار داد:

تو واقعا برای ما، نعمتی بزرگ به شمار می آیی، چرا که برای هر کاری به سرعت مجوز می یابی!

قاضی با شنیدن این گفته خندید و توضیح داد: من بر این باورم که هر مشکلی راه حلی دارد؛

به غیر از مرگ، که آن را چاره ای نیست، اما نمی شود این کنیزک را به عقد یک خواجه درآورد.

و برای آن که حاضران را بیشتر در جریان منظورش قرار دهد گفت: کسی را که برای این منظور برمی گزینید باید غلام باشد.

خواجه نباشد. در صورت خواجه بودن او، عقدی که جاری می کنم باطل خواهد شد.خواجگان نه تنها از مردان، بلکه از زنان هم چیزی کم دارند.

 

مسأله ای که قاضی مطرح کرد (طنز های شبانه) :

همه حاضران را در فکر برد. جعفر حرف زد:

قاضی، ما تو را برای این خواسته بودیم که مشکل را حل کنی نه بر آن بیفزایی، ظاهرا همه غلامانی که در این کاخ ها زندگی می کنند خواجه اند،

با این وجود تنها کاری که می شود کرد این است، از صبح دیگر همه غلام ها را به صف کنیم، یکی یکی به خدمت قاضی بفرستیم تا معاینه شان کنی و هر کدام را شایسته و مناسب دیدی بپسندی!

قاضی از این پیشنهاد طنز آمیز برآشفت!

– من باید به درد و مشکلات مردم برسم، مرا فرصت آن نیست که به چنین مسایلی بپردازم!

هارون الرشید شوخی جعفر برمکی را دنبال کرد:

به مردم همیشه مشکل دارند، اگر چند روز دیرتر به کار شان رسیدگی کنی، آسمان بر زمین نمی آید در حال حاضر، مطلوب من در اولویت قرار دارد.

او بر کلامش افزود:

به دستور خواهم داد از فردا صبح زود، همه غلام ها را یکی یکی به خدمت قاضی بیاورند تا شلوار شان را بکنی و از آنان معاینه به عمل آوری، تفحص کنی،

این راه قاضی ابویوسف، مرا وقت تنگ است، فقط فردا را فرصت داری , بتت را از بدهی، فردا تا پیش از غروب آفتاب!

جعفر برمکی، چشمکی به برادر خليفه زد. گفت: – غروب فردا. حضرت قاضی، یک دنیا حرف و خاطره برای بیان خواهد داشت.

 

باقله فروش ( طنز های شبانه ) :

بی شک سامرست موام، معرف حضورتان است. نمایشنامه نویس، داستان پرداز و خالق آثار ارزنده ای چون اسارت بشری، لبه ی تیغ، ماه و شش پنی و چند کتاب دیگر؛ همان مرد فهیمی که تحصیلاتش را در رشته پزشکی به آخر رساند. هیچگاه به طبابت نپرداخت. او در یکی از کتاب هایش نوشته است:مطلبی که به نظرتان می رسد هیچ ربطی به موضوع اصلی کتابم ندارد. اگر به خاطر این مطلب نبود، هرگز چنین کتابی را نمی نوشتم.

حرف سامرست موام، به نوعی مصداق حال من است. یکی از انگیزه های اصلی من، برای نوشتن چنین کتابی، پرداختن به عشق متقابل عباسه ی بنی عباسی و جعفر برمکی ایرانی تبار بوده است. انعکاس عشق برمکیان به على(ع) و سنگدلی هارون الرشید و جنایت هایش. به هر تقدیر با حکایتی دیگر از کتاب هزار و یک شب، باهم به وادی طنز نقب می زنیم.

از جمله حکایت ها این است که خلیفه هارون الرشید چون جعفر وزیر برمکی را بکشت فرمود که: هر کس از برای جعفر گریه کند و یا مرثیه گوید او را نیز بکشند. پس مردمان خود را از این کار باز داشتند.

اتفاقا عربی بادیه نشین را عادت این بود که در هر سال قصیده ای در مدح جعفر گفته به زیارت او می آمد و هزار دینار از جعفر گرفته باز می گشت و تا آخر سال آن هزار دینار صرف کرده با قصیده ی دیگر می آمد.

 

طنز های شبانه _ آثار برات

 

فهرست کتاب ( طنز های شبانه ) :

  • سخن ناشر
  • پیش در آمد
  • چگونه با هارون الرشید آشنا شدم ؟
  • نکاتی چند درباره ی : شب زنده داری و شبگردی
  • توبره ی نجات
  • خانه ی آخرت و پشم
  • بیوه ی دو شیزه !
  • حضور هارون الرشید ، در کتاب هزار و یک شب
  • حکایت 1
  • حکایت 2
  • حکایت 3
  • حکایت 4
  • حکایت 5
  • چل چلی !
  • مرگ خیزران
  • هو و ها
  • سعادت در پیرانه سری !
  • سهم عشق !
  • رسوایی
  • کفش داری :
  • انتقام زبیده
  • تجدید دیدار
  • وسوسه
  • ترس از آینده
  • آرزوی بزرگ
  • اوج سعادت
  • بازگشت
  • شب فاجعه
  • باقله فروش
  • تپه طلایی
  • کنیزک هندو
  • زیر تخت

 

کتاب طنز های شبانه را به همراه تخفیف ویژه از انتشارات آثار برات خریداری کنید.

0/5 (0 نظر)

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “طنز های شبانه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *