درباره ی کتاب فاجعه ای که انتظارش را نداشتم :
فاجعه ای که انتظارش را نداشتم: چیزی نا ممکن و سخت امید در لحظات شکست و سخت زندگی است. در شرایط سخت نحوه ی برخورد با مشکلات بسیار مهم است.
برنامه ریزی برای آینده در شرایط اندوه و دشواری کار بسیار سخت و تقریبا نا ممکنی است.
اما فرد باید انتخاب کند که در یاس و نا امیدی بماند یا از آنها عبور کند. همچنین به دنبال کمال باشد. کتاب فاجعه ای که انتظارش را نداشتم به شما کمک می کند تا در مواقع غم و اندوه بهترین تصمیم را بگیرید. از آن شرایط سخت عبور کنید.
شاید این احساس را داشته باشید که مخاطب کتاب های ریچل هالیس زنان هستند. اما هر فردی که به دنبال کسب تجربه ی مفید از یک کتاب باشد آثار ریچل هالیس راهنمای راه او هستند.
با ریچل هالیس بیشتر آشنا شویم:
یکی از زنانی که در سال‌های اخیر خود را به عنوان سخنران و نویسنده‌ی انگیزشی موفق مطرح کرده است، ریچل هالیس نام دارد. او با نوشتن آثار پرفروش «خودت باش دختر»، «دختر صورتت را بشور» و «شرمنده نباش دختر» به شهرت بسیاری رسید و اکنون در ایالات متحده و سایر کشورها به عنوان زنی شاد و قدرتمند شناخته می‌شود که همیشه در سخنرانی‌های خود دختران و زنان را به لذت بردن از زندگی و آزادی دعوت می‌کند.
این روزها ریچل هالیس در زمینه‌ی حقوق زنان فعالیت دارد، یکی از بهترین پادکست‌های تجاری آمریکا را مدیریت می‌کند، پایه‌گذار یک شرکت خصوصی است و چهار فرزند دارد.
هالیس در همه‌ی آثارش از تجربیات شخصی خود استفاده می‌کند؛ چرا که او رنج و انواع فشارهای اجتماعی را تجربه کرده است و می‌داند چگونه می‌توان به زنی قدرتمند تبدیل شد. او به دلیل داشتن لحن و بیان صمیمانه در کتاب‌هایش و عدم بهره‌گیری از کلیشه‌های مرسوم در آثار خودیاری، به این شهرت و ثروت رسیده است.
جملات برگزیده‌ی کتاب انتظارش را نداشتم:
– زندگی را زندگی کنید. این زندگی سخت اما شگفت انگیز است.
– اگر زمین خوردید یا چیزی از شما گرفته شد مشکلات را پله کنید روی آنها دوباره بایستید.
– خطاهای زندگی دلیل بدی شما نمی شوند.
– هدف، چیزی است که اکثر مردم بعد از مواجهه با مشکلات دنبالش می‌گردند.
در بخشی از کتاب فاجعه ای که انتظارش را نداشتم می‌خوانیم:
وقتی دختربچه بودم، فکر می کردم که اگر هسته ی هندوانه را بخوریم در شکممان هندوانه رشد می‌کند. بر این باور بودم که اگر دانه ی سیب را بخوری ناگهان می‌میریم. روزی روزگاری براساس مقالات علمی فکر می کردم که پلوتون یک سیاره است. اما بعدها مشخص شد که فقط یک سیاره ی کوتوله است. که گوشه‌ای از منظومه ی شمسی تغییر شکل می‌دهد.
فکرش را بکنید…
در گذشته به چند موضوع ایمان داشتم که حالا اشتباه، تقلبی و غیرطبیعی از آب درآمده‌اند. احتمالاً شما هم زمانی به چیزهایی باور داشتید. که حالا مسخره و خنده‌دار به نظر می‌رسند.
اما آن زمان اصلاً مسخره نبودند، از نظر شما حقیقت داشتند، حقایقی که بر مبنای واقعیت شکل نگرفته بودند. بلکه بر اساس دید و نظر شما به جهان ایجاد شده بودند. دوستان من، آن دیدگاه همان چشم‌انداز شماست.
کتاب فاجعه ای که انتظارش را نداشتم به همراه تخفیف ویژه در سایت انتشارات آثاربرات موجود می باشد.
