گزیده ای از کتاب فرنگیس: گروهی از مردهای روستا برای مقابله با دشمن به خط مقدم میروند و گروهی دیگر که برای سراغ گرفتن از آنها راهی میشوند همگی به شهادت میرسند. زنان و مردان باقیمانده در روستا به کوههای اطراف پناه میبرند و به این صورت صحنههای وحشتناک جنگ و مقاومت و حماسهآفرینی زنان و مردان غیور مناطق مرزی از جمله خطه گیلان غرب به ویژه فرنگیس و خانوادهاش یکی پس از دیگری خود را نشان میدهد.
فرنگیس در یکی از این صحنهها و هنگامی که از پناهگاهی در کوههای اطراف روستا به خانه برگشته تا آذوقه بردارد، در بازگشت با دو سرباز عراقی مواجه میشود که یکی از آنها را با تبر میکشد و دیگری را اسیر میکند.
فرنگیس حیدرپور زنی کرمانشاهی است که از قضا در روستایی نزدیک غرب گیلان زندگی میکند، رفتارش پر ابهتتر از تندیس تبر به دستش در کرمانشاه و دلی مهربان دارد. او برای سالیان سال خسته و کلافه از دوربین و مصاحبه زیر بار تعریف خاطراتش نمیرفت تا این که بالاخره در این کتاب حاضر به روایت بخشی از حوادثی شد که در طی سالیان جنگ بر وی گذشته است.
در سال 1359 پس از حمله عراق به روستای اوازین، مردم به درههای اطراف فرار میکنند. او که در آن زمان 18 سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد.
کتاب فرنگیس در 12 فصل تنظیم شده که با یک مقدمه شروع میشود و پایان بخش آن «کلام آخر» است. فصل اول به دوران کودکی راوی میپردازد که در آن از جنگ و پیامدهای آن خبری نیست اما سایه فقر و محرومیت در جایی که فرنگیس و خانوادهاش زندگی میکنند به خوبی مشهود است.
او در این فصل ماجرایی را تعریف میکند که قرار بوده به رغم مخالف خود به عقد یک مرد عراقی در شهر خانقین درآید که با دخالت گرگینخان، از بزرگان فامیل از اتفاق ناخواسته پیشگیری میشود.
این کتاب را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.