درباره ی کتاب مردان مریخی زنان ونوسی ترجمه علی پور:
اما در سال 2014 در دانشگاه پنسیلوانیا تحقیقی با هدف شناخت تفاوتهای مردان و زنان انجام شد. در این بررسی با هفده هزار مرد و چهارده هزار زن که در 13 کشور اروپایی زندگی میکردند، مصاحبه شد و اساس این مصاحبه یادآوری خاطرات چندبخشی (episodic) بود. خاطرات چندبخشی از آن جهت قابل توجه بودند که ارتباط مستقیم با احساسات افراد داشتند. یعنی مغز برای یادآوری یک خاطره، یک احساس را به عنوان نماد (نشانهی) آن خاطره انتخاب میکند. هنگام یادآوری آن خاطره، ابتدا آن احساس تکرار میشود و بعد آن خاطره یادآور میشود. نتایج این آزمایش نشان میدهد که مقدار احساساتی بودن مردان و زنان به جنسیتشان بستگی ندارد، بلکه عوامل دیگری مانند محل زندگی آنها هم در رفتارشان تاثیرگذار است.جان گری برای نوشتن کتاب مردان مریخی، زنان ونوسی رویکرد جالبی را دنبال کرده است. او سعی کرد با نگاهی عادلانه و بدون قضاوت، زنان و مردان را تحلیل کند. بررسیهای جان گری ثابت کرد که مردها مثل غارنشینها هستند. آنها زمانی را برای خود نیاز دارند. برای سلامت ذهن مردان لازم است که زمانی را تنهایی بگذرانند. گری توضیح میدهد:« این تنهاییگزینی به این معنا نیست که از علاقهی شوهرتان به شما کم شده است، یا اینکه او شما را نمیخواهد و نمیبیند، بلکه تنهایی به مردها این اجازه را میدهد که احساس استقلال کنند.» جان گری علاقهی مردان برای غارنشینی را به رفتار موجی زنان تشبیه میکند. او معتقد است:« روحیهی زنان مثل امواج دریاست، گاهی آنقدر خوشحالند که در پوست خود نمیگنجند و گاهی هم از عصبانیت میتوانند یک شهر را به آتش بکشند.» او به مردان پیشنهاد میدهد از این حالات روحی زنانشان استفاده کنند، او معتقد است مردان باید مثل موجسواران ماهر، با حالتهای روحی مختلف زنان کنار بیایند.
جان گری کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی را با همین رویکرد پیش میبرد، او نوشتن کتاب را در دوازده هفته تمام کرد. کتابی که در بیشتر از 50 هزار نسخه از آن تنها در سال اول انتشارش به فروش رفت و به اعتقاد خوانندگانش به عنوان راهنمای روابط زناشویی، رابطهی عاشقانه گروه زیادی را نجات داد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
به اشتباه توقع داریم اگر همسرمان به ما عشق میورزد، باید همان رفتاری را داشته باشد که ما در مورد او ابراز میکنیم. همین نگرش است که بارها و بارها یاس و نومیدی را برایمان به ارمغان میآورد و ما را از گفتگو راجع به تفاوتهای یکدیگر باز میدارد. به اشتباه توقع داریم اگر همسرمان به ما عشق میورزد باید همان رفتاری را با ما داشته باشد که ما با او داریم.
گوش کردن مهارتی مهم است و باید آن را تمرین کرد. ولی بعضی اوقات مرد چنان تحت فشار روحی قرار دارد که قادر نیست گله و شکایت زن را جور دیگری تفسیر کند. در چنین مواقعی مرد نباید به گوش کردن ادامه بدهد بلکه میتواند با مهربانی بگوید:«الان وقت مناسبی نیست، اجازه بده که در وقت دیگری به حرفهایت گوش بدهم.»
گاهی اوقات تا موقعی که زن لب به سخن باز نکرده مرد نمیداند تحمل شنیدن حرفهای او را دارد یا نه. در اینگونه مواقع نیز مرد نباید به شنیدن ادامه دهد؛ زیرا این کار به نفع هردو آنهاست. باید با آرامش بگوید:« واقعا دوست دارن به حرفهایت گوش بدهم، ولی در حال حاضر این کار برایم خیلی سخت است. فکر کنم به کمی وقت نیاز دارم تا به حرفهایی که گفتی بیاندیشم.»
این کتاب را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.