در باره ی کتاب ملت عشق:
قسمتی از متن کتاب ملت عشق:
درباره ی الیف شافاک نویسنده ی کتاب ملت عشق:
«الیف شافاک» اولین اثرش با عنوان «آناتولی ای برای چشمهای بد» را در سال 1994 منتشر کرد. او در آن زمان دانشجو بود و با نوشتن این داستان کوتاه وارد عرصهی نویسندگی شد. او سال 1997 دومین اثرش با نام «پنهان» را منتشر کرد که یک سال پس از آن موفق به دریافت جایزه بزرگ مولانا شد. او در همین سالها «آینههای شهر» و «مَحرم» را منتشر کرد که کتاب «مَحرم» موفق به دریافت جایزهی اتحادیه نویسندگان ترکیه در سال ۲۰۰۰ شد.
«الیف شافاک» نوشتن کتابهایش را دنبال کرد و بهعنوان یکی از نویسندگان موفق ترکیه شناخته شده است. او رمان «حرامزاده استانبول» را در سال 2006 نوشت و برای آن متهم به اهانت علیه کشور ترکیه شد؛ زیرا این نویسنده در این کتاب به نسلکشی ارامنه اشاره میکند. «الیف شافاک» برای این کتاب در سال 2008 موفق به دریافت «جایزهی ادبیات داستانی زنان» از سوی بریتانیا شد.«ملت عشق» یکی از معروفترین آثار این نویسنده است که پس از انتشار آن به اوج شهرت و محبوبیتش میان خوانندگان ایرانی رسید.
قسمتی از کتاب ملت عشق:
کتاب ملت عشق در پنج فصل تنظیم شده است:
• خاک: عمق و آرامش
• آب: تغییر و جریان یافتن
• باد: رفتن و یا کوچ کردن
• آتش: گرما و نابودی
• خلأ: تاثیر نبود چیزها
بخش اول کتاب، به توصیف و معرفی شخصیتهای اللا و عزیز، و شمس و مولانا و شروع حرکتشان به سمت عشق پرداخته است. شاید بعد از خواندن کتاب به خودتان بگویید که کتاب در حال شعار دادن درباره عشق است و جای عشق در زندگی امروزی اینطور نیست. ولی این توصیفات و تصاویر جزیی از زیباییهایی داستان هستند.
در بخش دوم کتاب، قصه رفتن شمس به سمت مولانا را میخوانیم. پیش از این، نویسنده کمی از مولانای قبل از دیدار شمس برای خواننده تصویر میسازد و بعد با ورود شمس به قونیه و برخورد او با چند شخصیت کاملا متفاوت، قصه را ادامه میدهد. این دیدارها هم از زاویه دید شمس و هم از زاویه دید شخصیتهایی که شمس در ورود به قونیه با آنها برخورد میکند، روایت میشوند.
در بخش سوم کتاب، بالاخره مخاطب شاهد روبرو شدن شمس با مولانا است. ورود شمس مثل بقیه قسمتهای داستان هیجان برانگیز است؛ ورودی که بعضیها را به واکنش وامیدارد.
کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار میبریم، همچون آینهای است که خود را در آن میبینیم. هنگامی که نام خدا را میشنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرمآور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در ترس و شرم به سر میبری. اما اگر هنگامی که نام خدا را میشنوی ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است.
این کتاب را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.