تخفیف!

ملت عشق ترجمه مریم رضایی

چهل قانون عشق .این کتاب دو داستان را شامل می‌شود که به زیبایی در کنار هم و در یک کتاب گنجانده شده است.

۲۰۸.۸۰۰ تومان

ناموجود

شناسه محصول: 9789646191341 دسته:

جزئیات کتاب

وزن 420 گرم
نویسنده

مترجم

سایز کتاب

نوع جلد

شومیز

تعداد صفحات

 

 در باره ی کتاب ملت عشق:

این کتاب دو داستان را شامل می‌شود که به زیبایی در کنار هم و در یک کتاب گنجانده شده است. دو رمان که موازی هم جلو می‌رود. و به گونه‌ای به همدیگر ارتباط دارند. یکی از این داستان‌ها در سال ۲۰۰۸ در امریکا و دیگری در قرن هفتم در قونیه اتفاق می‌افتد. داستان اول کتاب مربوط به اللا روبینشتاین است که در بوستونِ آمریکا زندگی می‌کند. اللا یک همسر و مادر است که همه زندگی خود را صرف خانواده و رابطه زناشویی کرده است.طبق تشبیه کتاب، اللا شبیه یک برکه بود، یک برکه راکد. در این میان اللا بنا به دلایل مختلف کاری تحت عنوان یک ویراستار پیدا می‌کند. او می‌بایست رمانی را که به او داده شده بخواند و در مورد آن گزارشی تهیه کند. رمانی که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهد داد. رمانی که به اللا می‌دهند، رمان ملت عشق است. داستان دوم رمان، ماجرای همین رمانی است که به اللا داده می‌شود، یعنی داستان کتاب ملت عشق. ملت عشق در واقع رمانی در مورد عشق مولانا و شمس تبریزی است که در قرن هفتم اتفاق می‌افتد.

قسمتی از متن کتاب ملت عشق:

سنگی را اگر به رودخانه‌ای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی می‌شکافد و کمی موج بر می‌دارد. صدای نامحسوس «تاپ» می‌آید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موج هایش گم می‌شود. همین و بس. اما اگر همان سنگ را به برکه‌ای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیق‌تر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آب‌های راکد را به تلاطم در می‌آورد. در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقه‌ای پدیدار می‌شود.
حلقه جوانه می‌دهد، جوانه شکوفه می‌دهد، باز می‌شود و باز می‌شود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشم به هم زدنی چه‌ها که نمی‌کند.در تمام سطح آب پخش می‌شود و در لحظه‌ای می‌بینی که همه جا را فرا گرفته. دایره‌ها دایره‌ها را می‌زایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود. رودخانه به بی‌نظمی و جوش و خروش آب عادت دارد. دنبال بهانه‌ای برای خروشیدن می‌گردد، سریع زندگی می‌کند، زود به خروش می‌آید. سنگی را که انداخته‌ای به درونش می‌کشد.
از آنِ خودش می‌کند، هضمش می‌کند و بعد هم به آسانی فراموشش می‌کند. هر چه باشد بی‌نظمی جزء طبیعتش است؛ حالا یک سنگ بیش‌تر یا یکی کم‌تر. این کتاب را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.

درباره ی الیف شافاک نویسنده ی کتاب ملت عشق:

«الیف شافاک» اولین اثرش با عنوان «آناتولی ای برای چشم‌های بد» را در سال 1994 منتشر کرد. او در آن زمان دانشجو بود و با نوشتن این داستان کوتاه وارد عرصه‌ی نویسندگی شد. او سال 1997 دومین اثرش با نام «پنهان» را منتشر کرد که یک سال پس از آن موفق به دریافت جایزه بزرگ مولانا شد. او در همین سال‌ها «آینه‌های شهر» و «مَحرم» را  منتشر کرد که کتاب «مَحرم» موفق به دریافت جایزه‌ی اتحادیه نویسندگان ترکیه در سال ۲۰۰۰ شد.

«الیف شافاک» نوشتن کتاب‌هایش را دنبال کرد و به‌عنوان یکی از نویسندگان موفق ترکیه شناخته شده است. او رمان «حرام‌زاده استانبول» را در سال 2006 نوشت و برای آن متهم به اهانت علیه کشور ترکیه شد؛ زیرا این نویسنده در این کتاب به نسل‌کشی ارامنه اشاره می‌کند. «الیف شافاک» برای این کتاب در سال 2008 موفق به دریافت «جایزه‌ی ادبیات داستانی زنان» از سوی بریتانیا شد.«ملت عشق» یکی از معروف‌ترین آثار این نویسنده است که پس از انتشار آن به اوج شهرت و محبوبیتش میان خوانندگان ایرانی رسید.

 

قسمتی از کتاب ملت عشق:

کتاب ملت عشق در پنج فصل تنظیم شده است:

•   خاک: عمق و آرامش

•   آب: تغییر و جریان یافتن

•   باد: رفتن و یا کوچ کردن

•   آتش: گرما و نابودی

•   خلأ: تاثیر نبود چیزها

بخش اول کتاب، به توصیف و معرفی شخصیت‌های اللا و عزیز، و شمس و مولانا و شروع حرکت‌شان به سمت عشق پرداخته است. شاید بعد از خواندن کتاب به خودتان بگویید که کتاب در حال شعار دادن درباره عشق است و جای عشق در زندگی امروزی اینطور نیست. ولی این توصیفات و تصاویر جزیی از زیبایی‌هایی داستان هستند.

در بخش دوم کتاب، قصه رفتن شمس به سمت مولانا را می‌خوانیم. پیش از این، نویسنده کمی از مولانای قبل از دیدار شمس برای خواننده تصویر می‌سازد و بعد با ورود شمس به قونیه و برخورد او با چند شخصیت کاملا متفاوت، قصه را ادامه می‌دهد. این دیدارها هم از زاویه دید شمس و هم از زاویه دید شخصیت‌هایی که شمس در ورود به قونیه با آنها برخورد می‌کند، روایت می‌شوند.

در بخش سوم کتاب، بالاخره مخاطب شاهد روبرو شدن شمس با مولانا است. ورود شمس مثل بقیه قسمت‌های داستان هیجان برانگیز است؛ ورودی که بعضی‌ها را به واکنش وامی‌دارد.

کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار می‌بریم، همچون آینه‌ای است که خود را در آن می‌بینیم. هنگامی که نام خدا را می‌شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم‌آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیش‌تر مواقع در ترس و شرم به سر می‌بری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می‌شنوی ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است.

 

این کتاب را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.

0/5 (0 نظر)