تخفیف!

نمی توانست زنده بماند

خاطراتی از شهید مهدی باکری

۳۹.۲۰۰ تومان

شناسه محصول: 4587 دسته:

جزئیات کتاب

وزن 128 گرم
ناشر

یازهرا(س)

نویسنده

مترجم

سایز کتاب

نوع جلد

شومیز

تعداد صفحات

نوبت چاپ

چاپ اول

معرفی کتاب نمی توانست زنده بماند اثر علی اکبری مزدآبادی

کتاب نمی توانست زنده بماند خاطراتی از شهید مهدی باکری (زاده ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ شمسی در میاندوآب – شهادت  ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ در جزیره مجنون) است، برادر شهیدان علی و حمید باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا بود. کتاب نمی توانست زنده بماند در برگیرنده خاطراتی از شهید مهدی باکری اسک که یک سال بعد از شهادت برادرش حمید باکری، در عملیات بدر جاوید الاثر شد. وی در عملیات فتح المبین معاون تیپ نجف اشرف بود و از عملیات های والفجر به عنوان فرمانده لشکر 31 عاشورا به مبارزه پرداخت.
در ادامه کتاب نمی توانست زنده بماند آمده است گه در عملیات خیبر اجازه نداد فقط پیکر برادرش حمید به عقب برگردد. شهید کاظمی او را فرمانده خود می دانست و نزدیک ترین فرماندهان به وی بود وهمیشه داغ جدایی از مهدی را داشت.

 

بخشی از کتاب

 

خاطراتی از شهید مهدی باکری فرمانده لشگر 31 عاشورا آمده است که  در شب عملیات وضو می‌گیرد و همه گردان‌ها را یک به یک از زیر قرآن عبور می‌دهد. مداوم توصیه می‌کند:
برادران! خدا را از یاد نبرید نام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را زمزمه کنید. دعا کنید که کار ما برای خدا باشد. از پشت بی‌سیم نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تحریض و تشویق می‌کند.
شهید مهدی باکری بعنوان فرمانده لشکر 31 عاشورا در کنار سایر یگان‌های عمل کننده نیروی زمینی سپاه، در اولین شب عملیات بدر، موفق به شکستن خط دشمن می‌شود و روز بعد به تثبیت مواضع در ساحل رود می‌پردازد.
بعد از شهادت برادرش حمید و برخی از یارانش، روح در کالبد ناآرامش قرار نداشت و معلوم بود که به زودی به جمع آنان خواهد پیوست. پانزده روز قبل از عملیات بدر به مشهد مقدس مشرف شد و با تضرع از آقاعلی‌بن موسی‌الرضا (ع) خواسته بود که خداوند توفیق شهادت را نصیبش نماید. سپس خدمت حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست کرد که برای شهادتش دعا کنند.
این فرمانده دلاور لشگر 31 عاشورا در عملیات بدر در تاریخ  63/11/25 ، به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول، به خطرناکترین صحنه‌های کارزار وارد شد و در حالی که شهید مهدی باکری رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می کرد، تلاش می‌نمود تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتکهای دشمن تثبیت نماید، که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل گردید.

 در کتاب نمی تواسنت زنده بماند خاطراتی از شهید مهدی باکری می خوانیم:

 که در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاش‌های گسترده‌ای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگاه و مزدوران شرق و غرب انجام داد و به‌رغم فعالیت‌های شبانه‌روزی در مسئولیت‌های مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبهه‌ها شد.

کتاب نمی توانست زنده بماند را به همراه تخفیف ویژه از ما خریداری کنید.

 

0/5 (0 نظر)