درباره ی کتاب هدف ها:
کتاب «هدفها» Goals!: How to Get Everything You Want اثر «برایان تریسی» در سال 2003 منتشر شده است. این اثر یکی از کتابهای پرفروش این نویسنده در حوزهی موفقیت و خودشناسی است و به بیست زبان ترجمه شده است. این نویسندهی مطرح در این اثر طی بیستویک قانون دربارهی چگونگی هدفگذاری در زندگی شخصی و اجتماعی صحبت میکند و موفقیت را اهداف درست میداند زیرا بهواسطهی اهداف دقیق و اصولی افراد میتوانند مسیر پیشرفت را طی کنند. «برایان تریسی» براساس سالها تجربهاش در حوزهی موفقیت و فعالیتش درزمینهی فروش این کتاب را به نگارش درآورده است و کلید سعادت در زندگی را تعیین اهداف و کار روزانه برای رسیدن به آنها میداند. او در این اثر دربارهی هفت قانون کلیدی تعیین هدف صحبت و تأثیر عدم حضور آنها بر روند پیشرفت و موفقیت را بازگو میکند.
کتاب «هدفها» اثر «برایان تریسی» طی بیستویک فصل نوشته شده است که برخی از آنها عبارتاند از شروع کنید: نیروی نهان خود را آزاد کنید، مسئولیت زندگیتان را به عهده بگیرید، ارزشهایتان را مشخص کنید، باورهایتان را تجزیهوتحلیل کنید، آیندهی خود را رقم بزنید، هدفهای واقعیتان را مشخص کنید، براساس هدف اصلیتان تصمیمگیری کنید، از ابتدا شروع کنید، اهداف مالیتان را تعیین کنید و به همهی آنها دست یابید و کار آزموده شوید.
درباره برایان تریسی:
«برایان تریسی» Brian Tracyنویسنده و سخنران انگیزشی و معنوی در سال 1944 در ونکوور در خانوادهای ضعیف متولد شد. او در زمان نوجوانی در کارگاه چوببری، کارخانه، مزارع دامداری مشغول به کار شد و تحصیلات را دنبال نکرد. او در جوانی همراه یک کشتی به سفری طولانی و تأثیرگذار رفت و با زبان و فرهنگهای متفاوت آشنا شد. او در این دوران هم به کارگری مشغول بود و مشاغل گوناگون را تجربه کرد. او در سن 24 سالگیاش زمینی به سنگاپور سفر کرد و طی این سفر از ایران عبور کرد. او پس از این سفرها به حرفهی فروش مشغول شد و توانست در مدتزمان کوتاهی به ثروت چشمگیری دست یابد. او به دنبال پاسخی برای سؤال همیشگیاش، راه موفقیت چیست؟ پژوهش و تحقیقهای فراوانی کرد که نتایجش کتابهای پرفروشش شد. او در طی چند دههی بهعنوان چهرهای شاخص در حوزههای تجارت و کسبوکار ازجمله رهبری، فروش، مدیریت مؤثر و استراتژی کسبوکار شناخته شد و کتابهایش در سراسر دنیا ترجمه شدند.
«برایان تریسی» موسسهی بینالمللی برایان تریسی را راهاندازی کرده است و سخنرانیهای زیادی در سراسر دنیا درزمینهی موفقیت برگزار میکند. او بهعنوان رهبر موفقیت شهرت دارد و تا امروز بیش از هفتاد اثر منتشر کرده است. از آثار او که در فیدیبو موجود است میتوان به «۲۱ اصل مطلقاً شکستناپذیر مذاکره» با ترجمهی «اشرف رحمانی»،« آموزشهای برایان تریسی، ترمز را رها کن!» با ترجمهی «کورش طارمی»، «معجزه انضباط فردی» با ترجمهی «محمد اسکندری»، «۲۱ رمز موفقيت میلیونرهای خودساخته» با ترجمهی «منیرالدین اعتضادی» و «کسب درآمد» با ترجمهی «مهدی قراچهداغی» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب هدفها میخوانیم:
شاید هیچ عرصهای از زندگی بهجز تادیب نفس، مهمتر از تعیین هدف و تلاش برای رسیدن به آن نباشد.
در طول قرنها آموختهایم که در پس تمام رفتارهای بشری، مقصودی نهفته است. مادامی که انسانها اهدافشان را بر همهچیز مقدم بدارند، بهصورت خودکار به آن اهداف دست مییابند. هنگامی که بهصورت شفاف و کاملاً روشن دریافتید که چه میخواهید و بعد، خود را منضبط به انجام کارهایی کردید که شما را بهسوی آن هدف سوق میدهد، بدون شک دستیابی به آن هدف تضمین شده است.
حالا سؤال این است: اگر دستیابی به هدف بهطور خودکار صورت میگیرد و درون سامانهی عملکردتان تعبیه شده است، پس چرا تنها تعداد اندکی از مردم هدف دارند؟ همانطور که در فصل یک ذکر شد، یکی از مهمترین دلایلی که مردم اهدافی تعیین نمیکنند این است که نمیدانند چگونه باید این کار را انجام دهند. به همین دلیل است که در صفحاتی که پیش رو دارید، دراینباره بحث خواهیم کرد.
برای تعیین هدف، هفت کلید وجود دارد. در عرصهی تحقق هر هدفی، قواعدی عمومی حاکم است. وقتی شخصی را مییابید که به هدفش نمیرسد، به دلیل فقدان یکی از این هفت کلید است.
اولین کلید، این است که اهداف باید روشن، مشخص، مشروح و مکتوب باشد. هدف نمیتواند گنگ يا عام باشد، مانند خوشبخت بودن یا پول بيشتر درآوردن. هدف باید مشخص، متمرکز و ملموس باشد، چیزی که بهروشنی بتوانید آن را در ذهنتان به تصویر درآورید و آن را مجسم کنید.
دومین کلید دستیابی به هدف این است که اهداف باید سنجیدنی و عینی باشد. باید بتوان آنها را از منظر شخص ثانی، تجزیهوتحلیل و ارزیابی کرد. «پول زیاد درآوردن» هدف نیست؛ صرفاً آرزو یا یک توهم مشترک میان همهی مردم است. به عبارت دیگر، درآوردن میزان خاصی از پول، در یک دورهی زمانی دورهی خاص هدفی واقعی است.
سومین کلید این است که اهداف باید زمان بندی شده باشند، با جدول و فهرست، و ضربالاجلهای اصلی و فرعی داشته باشند. درواقع هیچ هدف غیرواقعی وجود ندارد؛ تنها ضربالاجلهای غیرواقعی وجود دارند. هنگامی که برای هدفتان برنامهای روشن تدوین کردید و موعد مقرری برایش در نظر گرفتید، میکوشید تا در زمان مقرر به آن دست یابید. اگر تا آن تاریخ به هدفتان نرسیدید، موعد دیگری مقرر کنید و اگر نیاز بود، یکی دیگر و تلاش کنید تا سرانجام موفق شوید.
این کتاب هدف ها را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.