تخفیف!

هنر ظریف بی خیالی ترجمه رقیه فیروزی

راهکارهای جادویی برای داشتن یک زندگی خوب

۴۸.۰۰۰ تومان

شناسه محصول: 9786009881703 دسته:

جزئیات کتاب

وزن 198 گرم
ناشر

باغ فکر

نویسنده

مترجم

سایز کتاب

نوع جلد

شومیز

تعداد صفحات

نوبت چاپ

چاپ هفتم

خلاصه کتاب هنر ظریف بی خیالی :

بسیاری از کتاب‌های عمومی پرفروش در سال‌های اخیر، یک ویژگی مشترک دارند: آن‌ها یک ایده‌ی تک‌جمله‌ای را محور قرار داده و در موردش، چند صد صفحه نوشته‌اند.
به سادگی می‌توانید کتابهایی مانند جوهر درون، با چرا شروع کنید و قدرت عادت را در یک یا چند جمله خلاصه کنید. کتاب هنر ظریف بی خیالی را هم می‌توان در همین گروه قرار داد. خلاصه کتاب بی خیالی این است که:  ما آن‌قدر فرصت و قدرت و انرژی نداریم که به همه چیز اهمیت بدهیم. باید بی‌خیال خیلی چیزها بشویم تا بتوانیم تمام فکر و ذهن و انتخاب‌ها و تصمیم‌های خود را، روی گزینه‌ی محدود و مشخص، متمرکز کنیم.
بنابراین کتاب هنر ظریف بی خیالی درباره‌ی بی خیالی نیست؛ بلکه اتفاقاً درباره‌ی توجهِ بیش از حد به اهداف و ارزش های کلیدی و بی‌خیالی و بی‌توجهی نسبت به حاشیه‌های دیگر است (حتی اگر دیگران، آن حاشیه‌ها را، اصل بدانند)
همه‌ی انسان‌ها دلشان می‌خواهد زندگی خارق‌العاده‌ای داشته باشند و به اهداف و آرزوهای کوچک و بزرگ خود برسند، اما علت عدم موفقیت آن‌ها دقیقاً همین است! چه کسی ادعا کرده معمولی و متوسط بودن بد است؟ چرا فکر می‌کنید ‌همه‌ی انسان‌ها باید در تمامی زمینه‌ها مهارت داشته باشند؟ مارک منسون در کتاب هنر ظریف بی‌خیالی  از شما می‌خواهد تا این اثر را به عنوان راهنمایی برای زندگی بهتر، با دقت کامل مطالعه کنید.
بیشتر مردم گمان می‌کنند بی‌خیالی همان بی‌تفاوتی نسبت به همه چیز است و فرد بی‌خیال آرامشی دارد که با کمک آن تمام طوفان‌ها را به راحتی پشت سر می‌گذرد. خواسته‌ی قلبی مردم این است که به فردی با این ویژگی تبدیل شوند.
منسون قصد دارد در این کتاب به شما بیاموزد که دغدغه‌ی فکری خود را کاهش دهید. این نویسنده باور دارد که چیزهای باارزش پس از پیروزی بر تجربیات تلخ به دست می‌آید و اگر تلاش کنید تا از مسائل منفی فاصله بگیرید، برعکس آن برایتان رخ می‌دهد. فرار از مشکلات، رنج بیشتری را به وجود می‌آورد.
حقیقت نهانی در زندگی وجود دارد که باید آن را بپذیرید: هیچ راهی برای رها شدن از استرس وجود ندارد! انسان همواره باید چیزی برای استرس در دل خود داشته باشد. در واقع بخشی از طبیعت آدمیزاد‌ به چیزی اهمیت می‌دهد و همین ویژگی برایش مشغولیت ذهنی ایجاد می‌کند. با این اوصاف، باید دغدغه‌ی چه چیزی را داشت؟ در دنیای امروز کتاب‌ها و فرهنگ‌ها تلاش می‌کنند تا همه چیز را خوب جلوه دهند و شما را به این باور برسانند که همه چیز مثبت است و بر انتظارات مثبت و غیرحقیقی تأکید می‌کنند. اگر بیشتر وقت‌ها آرزویی دارید، بدان معناست که در ناخودآگاه خود مدام تکرار می‌نمایید آن چیز نیستید و دنیای اطرافتان است که به شما تلقین می‌کند زندگی خوب به چه شکل است. تبلیغات به شما می‌قبولاند که زندگی ایده‌آل تنها با داشتن خانه‌ای لوکس، همسری جذاب و… به دست می‌آید. انسان توسط عوامل بسیاری محاصره شده است که به او می‌گوید زندگی خوب چیست و برای رسیدن به آن باید چه کاری انجام داد.
تلاش برای رسیدن به یک زندگی خوب قابل تحسین است اما بدانید که اگر به چیزی بیش از حد اهمیت بدهید، سلامت عقل خود را به خطر انداخته‌اید. رمز داشتن زندگی خوب توجه به مواردی است که ارزش حقیقی و ضروری برایتان دارد. این کتاب به شما نمی‌آموزد چگونه به خواسته‌ها و آرزوهایتان برسید، بلکه می‌گوید چگونه از دست بدهید و باز هم به راه خود ادامه دهید. از طرف دیگر، منسون روش‌هایی را در اختیارتان قرار می‌دهد که با استفاده از آن‌ها می‌توانید چیز‌های غیرضروری را از زندگی حذف کنید و داشته‌های مهم در زندگی خود حفظ کنید.
کتاب هنر ظریف بی‌خیالی تأثیر شگفت‌انگیزی بر شما خواهد داشت؛ منسون با سبکی متفاوت و شیوا موضوعات پیچیده را به شما منتقل می‌کند. او حتی از زندگی خود هم مثال‌هایی آورده است و همین موضوع بر جذابیت اثر می‌افزاید.

بخشی از کتاب هنر ظریف بی خیالی:

آیین بودایی می‌گوید نظر شما در مورد اینکه «شما» چه کسی هستید یک ساختار ذهنی قراردادی است و باید این ایده را که «شما» اصلاً وجود دارید کنار بگذارید؛ معیارهای قراردادی که به وسیله‌ی آن‌ها خودتان را تعریف می‌کنید در واقع شما را به دام می‌اندازند، و بنابراین بهتر است همه چیز را رها کنید. به عبارتی، می‌توان گفت که آیین بودایی شما را تشویق می‌کند که اهمیت ندهید.
این به نظر شگفت‌انگیز است، اما برخی مزایای روانشناختی نیز در این رویکرد برای زندگی وجود دارد. وقتی داستان‌هایی که در مورد خودمان، برای خودمان می‌گوییم را رها می‌کنیم، خودمان را آزاد می‌گذاریم تا واقعاً عمل کنیم (و شکست بخوریم) و رشد کنیم.
وقتی کسی به خودش اقرار می‌کند؛ «می‌دانی، شاید من در روابط، خوب نیستیم»، آنگاه او (مونث) بلافاصله آزاد است تا اقدام کند و به ازدواج بدش پایان دهد. او هیچ هویتی ندارد تا با ماندن در یک ازدواج تیره روز و کم‌ارزش از آن محافظت کند فقط برای اینکه چیزی را به خودش ثابت کند.
وقتی دانشجو پیش خودش اقرار کند؛ «می‌دانی، شاید من یک شورشی نیستم؛ شاید من فقط می‌ترسم»، آنگاه او آزاد است که دوباره بلند پرواز باشد. او برای دنبال کردن رویاهای علمی خود و احتمالاً شکست دلیلی برای ترس نمی‌بیند. وقتی کارمند قبول می‌کند؛ «می‌دانی، شاید هیچ چیز منحصر به فرد یا خاصی در مورد رویاها یا شغلم وجود ندارد»، آنگاه او آزاد است تا صادقانه آن فیلمنامه را رها کند و ببیند چه اتفاقی می‌افتد.

این کتاب را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.

امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]