تخفیف!

کوروش کبیر نوشته هارولد لمب

آن چه در این داستان شیرین ارزش دارد، همانا تصویر ماهرانه ظهور و پیشرفت عجیب کوروش و دلاوری و سادگی و عدل‌پروری و دادگستری و سیاست کشورگشایی و کشورداری اوست

۳۶۰.۰۰۰ تومان

ناموجود

شناسه محصول: 9786229651957 دسته:

جزئیات کتاب

وزن 420 گرم
ناشر

سالار الموتی

نویسنده

مترجم

سایز کتاب

نوع جلد

سخت

تعداد صفحات

نوبت چاپ

چاپ اول

درباره ی کتاب کوروش کبیر:

کتاب کوروش کبیر، رمانی تاریخی و جذاب است که به قلم توانای هارولد آلبرت لمب و به ترجمه‌ی ‌گویای دکتر صادق رضازاده‌ی شفق به نگارش درآمده و در نوع خود شاهکاری است ماندگار و جاودانه برای تمام دوستداران تاریخ  که به دنبال کتابی شیوا و خواندنی در این زمینه هستند. سبک مؤلف محترم در تمام این تألیفات شرح مطالب تاریخ به شکل وصف و داستان است که خواندن آن را خوش‌آیند و شیرین می‌کند. مسافرت‌های مؤلف در کشورهای مربوط به داستان‌ها و معاشرت او با مردم و مطالعات او در باب گذشته و حال آن‌ها، تألیفات او را از لحاظ حقایق تاریخی و خواص روحی و اوضاع ملل و اقوام خاورمیانه بس سودمند قرار می‌دهد.
آن چه در این داستان شیرین ارزش دارد، همانا تصویر ماهرانه ظهور و پیشرفت عجیب کوروش و دلاوری و سادگی و عدل‌پروری و دادگستری و سیاست کشورگشایی و کشورداری اوست که بالاخره چکیده اخبار تاریخی باستان خاورمیانه است و از این لحاظ مؤلفِ فاضل در راه روشن کردن تاریخی یکی از بزرگترین شاهان صلح‌پرور جهاندار ایران و یکی از اولین مدافعین حقوق انسان، در سلک داستان، خدمتی شایسته و کاری سزاوار ستایش و امتنان انجام داده است.
کوروش بزرگ یا کوروش کبیر، بنیان‌گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که به مدت سی سال، در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد. کوروش در استوانه خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نواده کوروش، شاه بزرگ انشان، نواده چیش ‌پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی می‌کند. به گفته هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشته‌است و به‌جز کتسیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته‌اند و گزارش داده‌اند که کوروش حاصل ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا بوده‌است. برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می‌دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند که رواج این روایت ریشه‌های سیاسی داشته‌است و هدفش این بوده که از بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه‌مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس‌ها آشتی دهد و اصولاً رابطه‌ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می‌دانند. درباره کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیه زندگی او روایات متعددی وجود دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آن‌ها درباره ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه‌است. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می‌کند؛ ولی فقط یکی از آن‌ها را معتبر می‌داند. طبق نظر کسنوفون از سده پنجم تا سده چهارم پیش از میلاد مسیح سلسله داستان‌های متفاوتی درباره کوروش نقل می‌شده‌است. کوروش ابتدا علیه ایشتوویگو، شاه ماد، به جنگ برخاست و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمک‌هایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و به‌سوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و به‌سوی پارت، زرنگ،هرات ، «خوارزم ، «باختر، سغد ،گندار،ثه‌تَگوش ،و اَرَخواتیش لشکر کشید. جزئیات این جنگ‌ها در تاریخ ثبت نشده‌است و اطلاع کمی دربارهجزئیات این نبردها وجود دارد.در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیده پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بوده‌است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به‌نام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد. هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. تصرف بابل نقطه عطفی بود که باعث ایجاد امپراتوری بزرگی در آسیای مرکزی و غربی شد و زمینه بازگشت یهودیان تبعیدی به میهن‌شان در سرزمین اسرائیل ،کنعان را فراهم کرد. کوروش همچنین دستور داد که پرستش‌گاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقره‌ای را که نبوکدنصر، شاه بابل، از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان تحویل داد. استوانه کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزله سند و شاهد تاریخی پرارزشی است. در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانه کوروش را به همه زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد. هرودوت گزارش می‌دهد که کوروش در جنگ با ماساگتها کشته شد؛ ولی این دیدگاه را بیش‌تر مورخان جدید رد می‌کنند و معتقدند که داستان هرودوت ساختگی است.ئتنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می‌کند، دو لوح و سند گلی یافت‌شده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان می‌دهد. سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان می‌دهند که کوروش در فاصله بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته ‌است یا حداقل، خبر مرگ وی و برتخت‌نشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده‌است. پیش از سال ۵۵۰ قبل از میلاد پارس‌ها نقش به سزایی در تحولات دنیا بازی نمی‌کردند اما در این سال پیروزی‌ها و فتوحات کوروش بر سلاطین همسایه آغاز گردید. کوروش یک نظامی نابغه بود، به‌طوری‌که بین سال‌های ۵۵۰ تا ۵۳۹ پیش از میلاد با فرماندهی موفق لشکریانش پیروزی‌های متعددی کسب نمود. گستردگی پهنه حکومت کوروش تا سال ۵۳۹ پیش از میلاد از شرق، رود سند در هندوستان و از غرب، آناتولی بود. این قلمرو حکومتی ۳۲۰۰ کیلومتر طول داشت.

در بخشی از کتاب کوروش کبیر می‌خوانیم:

کوروش به کاوش غارها مى‌پرداخت و از رفتن از رودها به قله کوه‌ها خسته نمى‌شد. و در این کار به غارهایى تصادف مى‌کرد که در میان جنگل‌هاى ارتفاعات پنهان شده بود و شکارچیان جرأت نزدیک شدن به آن‌ها را نداشتند مگر به عزم شکار بز کوهى. در جوار نهرهایى که از برف‌ها جارى مى‌شد پشت خاره‌سنگ‌ها گودال‌هایى در صخره‌ها باز شده بود.
این گودال‌ها طبیعى به‌ نظر مى‌آمدند تا این‌که یکبار کوروش به یکى از آن‌ها خزید و معلوم شد بیغوله‌اى است با سنگ بریده شده. کف آن‌جا در اثر آتش‌هایى که روشن کرده بودند مانند زغال سیاه شده بود و هنوز خاشاکى در اطراف باقى بود. با خود اندیشید که در گذشته مردم در آن‌جا مى‌زیسته‌اند و مى‌کوشیده‌اند مدخل‌هاى آن‌جاها را پنهان دارند. در پارساگرد کسى از وجود آن بیغول‌هاى پنهان خبر نداشت.
ولى چون کوروش شرح آن‌ها را به همسرش مى‌گفت متوجه شد که کنیزکان کاسپى تا آخر به‌دقت تمام گوش مى‌کردند. البته اگر هم آن‌ها راز آن بیغول‌ها را مى‌دانستند حتماً به کوروش فاش نمى‌کردند. کاسپى‌ها مردمى نحیف و سیاه‌چرده و اولین سکنه فلات بودند. کوروش در دوران طفولیت آن‌ها را به نام مردم باستان یا مردم خاکى مى‌شناخت که مانند موش خرمایى خاک را گود مى‌کردند و با دست حبوبات مى‌کاشتند و محصول درو مى‌کردند و همچنین کوزه مى‌ساختند؛ حتى براى خود با خشت خانه مى‌ساختند.
کمبوجیه اهتمام نمود آنان را وادارد خشت را بپزند و آجر سازند تا در برابر سیل و باران دوام داشته باشد و از شسته شدن با آب باران مصون بماند. همچنین آنان را مجبور نمود براى ذخیره آب به موسم تابستان و خشکسالى با سنگ و شاخه سدّ بسازند.

 

کتاب کوروش کبیر نوشته ی هارولد لمب را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.

امتیاز ما
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]