دختری که ماه را نوشید داستانی پرطرفدار در سبک جادویی می باشد.مطالعه این کتاب برای تمام سنین جذاب می باشد. از این نویسنده دو کتاب موفق دیگر با نام های داستان
- خیلی واقعی جک
- پسر جادوگر
به جای مانده است.
درباره ی کتاب دختری که ماه را نوشید
داستان درباره ی دختری است که جادوگر مهربان به جای نور ستاره، به او نور ماه خورانده است. این نوزاد دختر قدرت خاص و جادویی پیدا می کند. نام این جادوگر زان است و بر خلاف تصور عموم مردم قلبی مهربان دارد.
نقد های کتاب:
- داستانی هیجان انگیز و پیچیده مانند داستان های کهن پتر پن یا جادوگر شهر از ( نقد کتاب نیویورک تایمز )
- یک داستان تخیلی زیبا ( نقد مردم )
- تضمین می شود این داستان شما را محصور، مجذوب و جادو کند. ( نشریه ی کور کیس )
- کتابی که بسیار ماهرانه نوشته شده و داستانی جذاب دارد. ( مجله ی کتابخانه ی مدرسه )
بخشی از کتاب دختری که ماه را نوشید
عشق هیولا
از اولین روزی که زان بچه را به سکونتگاهش آورد، اخمهای گلرک تو هم رفت. او دوستدار بچه ها نبود. و به همین خاطر با صراحت مخالفتش را
ابراز کرد:
من از بچه خوشم نمی آد… روز دیگر هم همین را گفت. روز بعد هم.
ولی زان نمیخواست زیر بار چنین حرفی برود. او خود را به نشنیدن میزد. در عوض، فیریان از خوشحالی سر از پا نمیشناخت. چون به این واقعیت پی برده بود که همبازی یافته است.
از این رو اژدهای کوچک، بالهای همه رنگش میگسترد. و دور خودش میچرخید و آواز می خواند.
– بچه! بچه! بچه! من بچه ها رو دوست دارم.
آواز فیریان بلند و رسا و آهنگین بود. اما گوش خراش بود و شنوندگان را متشنج میکرد. او در زندگی اش هیچ بچه ای را ندیده بود. فیریان دیگر سکوت و خاموشی را نمی شناخت.از هنگام طلوع آفتاب می خواند.
زان هم موقع کار کردن سر و صدای زیادی به راه می انداخت. و این احساس در گلرک پدید آمده بود که هیچ کس توجهی به او و خواهشهایش ندارد.
دو هفته که از این ماجرا گذشت وضع ظاهری محل زندگی شان کاملاً…
پیشنهاد دیگر کتاب ها: