گزیده ای از کتاب رستم التواریخ: لشکر خونخوار افاغنه، از اطراف جوشیدند و خروشیدند و ایشان را در میان گرفتند و همه ایشان را به درجه شهادت رسانیدند.
عالیجناب، میر محمد حسین برزانی، چند زخم کاری خورده و بی حس و بی حرکت افتاده بود.
او را زنده بردند نزد محمودخان غلجه ای. والاجاه معظم الیه، اورا استقبال نمود و دستش را بوسه داد و جراحان صاحب و قوف برگماشت.
لاکن زخم هایش مرهم پذیر نبود. والاجاه، کحکود خان غلجه ای، با کمال ادب به عالی جناب، میر محمد حسین برزانی، عرض نمود که:«ای سید و مرشد زمان، چرا خود را عبث به کشتن دادی و مارا از خدمت خود، مایوس نمودی؟ اگر وصیتی داری، بیان فرما…
کتاب رستم التواریخ همراه با تخفیف ویژه