سلام بر ابرهیم دوجلدی: زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی
دربارهی کتاب سلام بر ابرهیم دوجلدی :
این کتاب به طور کامل خاطرات کودکی تا شهادت این شهید را بیان میکند. این دوره دوجلدی شامل کتاب های سلام بر ابراهیم ۱ و ۲ میباشد.
سلام بر ابراهیم دوجلدی توسط گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی به چاپ رسیده است.
شخصیت شهید ابراهیم هادی، در عین سادگی و بی آلایشی، دارای ابعاد وسیع و اثر گذاری است. این جوان، الگوی بسیار مناسبی است که هرکس، با هر گرایشی، از دریای وجودی او بهره ای ببرد.
با خواندن کتاب سلام بر ابرهیم دوجلدی، میتوانید یک آدم حسابی را از نزدیک تجربه کنید.
صفحات آخر کتاب سلام بر ابرهیم دوجلدی، عکس های شهید ابراهیم هادی با افراد گوناگون در موقعیتهای مختلف مشاهده میکنید.
بخشی از کتاب سلام بر ابرهیم دوجلدی:
معجزه اذان:
در ارتفاعات انار بودیم. هوا کاملا روشن شده بود. امدادگر زخم گردن ابراهیم را بست. مشغول تقسیم نیروها و جواب دادن به بی سیم بودم.
یکدفعه یکی از بچه ها دوید و با عجله آمد پیش من و گفت: حاجی، حاجی یه سری عراقی دستاشون رو بالا گرفتن و دارن به این طرف مییان!
با تعجب گفتم: کجا هستند؟ بعد با هم به یکی از سنگرهای مشرف به تپه رفتیم.حدود بیست نفر از سمت تپه مقابل، پارچه سفید به دست گرفته و به سمت ما می آمدند.
فوری گفتم: بچه ها مسلح بایستید، شاید این حُقه باشه.
لحظاتی بعد هجده عراقی که یکی از آن ها افسر فرمانده بود خودشان را تسلیم کردند.
من هم از اینکه در این محور از عراقیها اسیر گرفتیم خوشحال شدم.
با خودم فکر کردم که حتما حمله خوب بچه ها و اجرای آتش، باعث ترس عراقی ها و اسارت آنها شده.
بعد درجه دار عراقی را آوردم داخل سنگر. یکی از بچه ها که عربی بلد بود را صدا کردم.
مثل بازجوها پرسیدم: اسمت چیه، درجه و مسئولیت خودت را هم بگو!
خودش را معرفی کرد و گفت: درجه ام سرگرد و فرمانده نیروهایی هستم که روی تپه و اطراف آن مستقر بودند. ما از لشکر احتیاط بصره هستیم که به این منطقه اعزام شدیم.
پرسیدم: چقدر نیرو روی تپه هستند، گفت: الان هیچی!!
زیارت (سلام بر ابرهیم دوجلدی) :
سال اول جنگ بود. به همراه بچه های گروه اندرزگو به یکی از ارتفاعات در شمال منطقه گیلان غرب رفتیم.
صبح زود بود. ما بر فراز یکی از تپه های مشرف به مرز قرار گرفتیم. پاسگاه مرزی در دست عراقیها بود.
خودروهای عراقی به راحتی در جاده های اطراف آن تردد می کردند. ابراهیم کتابچه دعا را باز کرد. به همراه بچهها زیارت عاشورا خواندیم.
بعد از آن در حالی که با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه می کردم گفتم: ابرام جون این جاده مرزی رو ببین که عراقیها راحت تردد می کنند، بعد با حسرت گفتم: یعنی میشه یه روز مردم ما راحت از این جاده ها عبور کنند و به شهرهای
خودشون برن؟!
ابراهیم انگار حواسش به حرفهای من نبود. با نگاهش دوردستها را میدید! لبخندی زد و گفت:
چی میگی! روزی می یاد که از همین جاده، مردم ما دسته دسته به کربلا سفر میکنند!
در مسیر برگشت از بچه ها پرسیدم: اسم این پاسگاه مرزی رو می دونید؟
یکی از بچه ها گفت: مرز خسروی».
سالها گذشت. بیست سال بعد به کربلا رفتم. نگاهم به همان ارتفاع افتاد. همان که ابراهیم بر فراز آن زیارت عاشورا خوانده بود و…
سلام بر ابرهیم دوجلدی مخصوص چه کسانی است؟
- کسانی که به خاطرات شهیدان و زندگینامه آن ها علاقه دارند پیشنهاد میشود.
- کتاب سلام بر ابرهیم دوجلدی مجموعه ایی کامل از خاطرات شهید ابراهیم هادی است که در یک دوره جمع آوری شده است.
کتاب سلام بر ابرهیم دوجلدی را به همراه تخفیف ویژه از انتشارات آثار برات خریداری کنید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.