خرید کتاب نامیرا اثر صادق کرمیار
درباره ی کتاب
کتاب نامیرا در وصف کوفه پیش از واقعهی کربلاست. صادق کرمیار نامیرا را در سال ۱۳۸۰ در دو نسخهی فیلمنامه و رمان نوشت. به سخن او روایت قصه کاملا تخیلی است. اما بر بستری از واقعیت و با شخصیتهای واقعی است. کرمیار پس از نوشتن نامیرا قصد انتشار آن را نداشت و تنها فیلمنامه را در اختیار سازمان صدا و سیما قرار داده بود.
بخشی از کتاب نامیرا
مادر گفت: بهتر است زودتر حرکت کنیم باید تا پیش از غروب آفتاب به کوفه برسیم. شب را در آنجا میمانیم.صبح پیش از طلوع آفتاب به راه میافتیم.» مادر سوار بر اسب شد ربیع حمایل و شمشیر را محکمتر کرد و افسار شتر را گرفت و به راه افتاد هر دو اطراف را می پاییدند.
نزدیک نخلستان یکباره از دو سو چهار مرد به سمت آنها هجوم آوردند ربیع به تندی شتر را به زانو کرد و شمشیر کشید ام ربیع هم خنجری از کنار زین اسب بیرون کشید.
ربیع گفت : « من آنها را معطل میکنم تو خود را به نخلستان برسان. مادر با اسب به دور او و شتر میگردید گفتتو را با گرگ ها تنها بگذارم؟! »
مردان نزدیک شدند. ربیع با مردی که جلوتر از بقیه بود درگیر شد . با شمشیر او را زد. بقیه ربیع را دوره کردند ام ربیع فریادی زد و به سوی آنها تاخت ربیع از این فرصت استفاده کرد و از حلقه ی آنها خارج شد و پشت به شتر کرد و رو به مردان که اکنون نزدیکتر شده بودند. مردان یکباره به ربیع هجوم بردند ربیع ضربهی مرد اول را پس زد و خود عقب کشید مادر با اسب به آنها هجوم برد و کوشید پراکنده شان کند.
در همین حال چندین سوار به تاخت به سوی آنها آمدند ضربه ی شمشیری شانه ی چپ ربیع را شکافت سواران نزدیک شدند راهزنان با دیدن آنها عقب کشیدند و یکی
از آنان فریاد زد: «فرار کنید!»
کتاب نامیرا را به همراه تخفیف ویژه ی آن از انتشارات آثاربرات خریداری کنید.