درباره ی کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد:
حتما برای شما هم پیش آمده که با افرادی برخورد داشتهاید که به اصطلاح روی اعصابتان پیادهروی کردهاند. گاهی اوقات یک همکار یا مافوق این نقش را به عهده میگیرد و گاهی ممکن است این فرد از اعضای خانوادهتان باشد. خب در چنین شرایطی قرار گرفتن اصلا راحت نیست و شما باید بدانید که چکار باید انجام دهید. کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، برای کمک به شماست. آلبرت الیس، روانشناس آمریکایی و آرتور لانگ، مجموعهای از مهارتهای لازم برای مقابله با چنین شرایطی را گردآوری کردهاند. با مطالعهی کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را بههم بریزد، مهارتهایی را به دست میآوریم که در شرایط مختلف کارآیی دارند. ما با آموختن این مهارتها و بهکار بستن این راهکارها، میتوانیم هرزمانی که کسی دکمهی اعصابمان را فشار داد، واکنش صحیح نشان بدهیم و مثل خود کتاب، نگذاریم کسی اعصابمان را بههم بریزد.
در نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، نوشته آلبرت الیس وآرتور لانگ هدف این است که به شما نشان دهیم چطور میتوانید فعال، سرزنده و با شور و نشاط و حتی متوقع زندگی کنید و قربانی تلاشهای خودتان نباشید.
ما مجموعهی قدرتمندی از مهارتها را به شما میدهیم تا رؤسا، همکاران، ناظران، همسر، بچهها، والدین، همسایهها، دوستان، عزیزان و دیگر کسانی که هر روز با آنها سروکار دارید، نتوانند اعصابتان را به هم بریزند. به ندرت همهی این اشخاص همیشه باعث ناراحتی ما میشوند، اما بسیاری از ما گهگاهی اجازه دادهایم کسی دکمهی اعصابمان را فشار دهد.
دنیای امروز میتواند تاحدودی گیجکننده باشد، نه فقط در سطح جهانی، بلکه در زندگی روزمرهمان. تعجبی ندارد که در این دوران اشخاص و مسایلی این چنینی بهراستی میتوانند دکمههای اعصاب ما را فشار دهند. این ممکن است فردی باشد که دکمهی اعصاب ما را فشار میدهد: همکاری”همهچیزدان”، رئیسی زیادی منتقد، سرپرست و ناظری با حالت دفاعی، همسری بیاحساس، بچهای سرسخت، دوستی بهانهگیر، تعمیرکاری بیاعتنا، قوم و خویشی منفی.
بخشی از کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد:
در این دنیا چهار احساس ”احمقانه“ وجود دارد. یعنی هر بار که دچار یکی از این احساسات شوید، نمیتوانید بهشکلی مؤثر از عهدهی موقعیتی برآیید و به احتمال زیاد خودتان را ناراحت میکنید؛ فردی یا موضوعی اعصابتان را به هم میریزد. این احساسات عبارتاند از: اضطراب مفرط، خشم/ حالت دفاعی، افسردگی/ کسالت یا احساس گناه. (بهزودی به شما خواهیم گفت منظورمان از افراطی یعنی چه). اول، اگر خودتان را خیلی مضطرب (یا عصبی، پرتنش، ناراحت، برافروخته، هراسان، بیمناک، نگران، مرعوب و وحشتزده) کنید، به گونهای مؤثر آن شخص یا موقعیت را کنترل نخواهید کرد. برای نمونه، ممکن است در یک مصاحبهی شغلی یا هنگام صحبت با رئیسی مرعوبکننده، بینهایت عصبی شوید. متوجه شوید که به دلیل پایان مهلت مقرر در محل کار، یا تصمیم مهمی در زندگیتان، یا رفتار اخیر فرزندتان خیلی ناراحت هستید. اگر چنین است، پس کسی یا موضوعی دارد اعصابتان را به هم میریزد.
دوم، اگر خیلی عصبانی (یا تدافعی، خشمگین، آتشی، وقیح، جنجالبرانگیز، آزرده، ناکام) هستید، این احتمال نیز وجود دارد که تعادل عصبیتان را از دست بدهید. شاید وقتی همسرتان از شغل شما، آشپزی، طرز تربیت فرزند یا روش عشقورزیتان انتقاد کند، بهراستی احساس کنید حالت دفاعی دارید. شاید وقتی نوجوانتان به شما بیاعتنایی کند یا احترام نگذارد، یا همکارانتان در محل کار بیکفایت هستند و با شما مشارکت نمیکنند، از کوره در بروید.
نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد به چه کسانی توصیه می شود؟
مطالعهی کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را بههم بریزد برای تمام افرادی که با دایرهی وسیعی از دوستان، آشنایان و همکاران در ارتباطند، سودمند است.
این کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.