هیچ ملاقاتی تصادفی نیست نوشته ی هاکان منگوچ کتابی درباره ی سرنوشت. سرنوشت دست از سر انسان بر نمی دارد هر لحظه از نو و دوباره نوشته می شود.
درباره ی کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست
کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست اگر چه ظاهری داستانی دارد. نکات با ارزشی درباره ی خودآگاهی و خود کنترلی و مفهوم زیبایی از عشق با خواننده در میان می گذارد.
بیان این آموزه های ظریف در قالب داستان برایم بسیار جذاب بود و خواستم با ترجمه کتاب همزبانانم را نیز از آن بهره مند کنم. کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست امیدها و نویدهایی پیش روی خواننده می گذارد، که بسیار طبیعی در دسترس و یاریگر است.
نویسنده کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست
هاکان منگوچ
هاکان منگوچ نویسنده ای است که در ترکیه بسیاری او را یک موسیقیدان و سخنران می شناسند و با کتاب هایی چون من نی هستم و اگر قلب پاکی داشته باشی، قصه ات پایان خوشی دارد. که بر اساس آموزه های صوفیسم تألیف و به زبان های مختلف ترجمه شده است، تا امروز خوانندگانش را به صدها هزار نفر رسانده است.
منگوچ با برگزاری سمینارهایی در داخل و خارج از کشور موفق شده است، به قلب میلیون ها انسان راه یابد. این نویسنده جوان عضو فرهنگستان صوفی دانشگاه آمریکایی گیرنه در قبرس شمالی و هم زمان رئیس این فرهنگستان است. همچنین در مقام استاد نینواز و با اجرای قطعاتی با نی از طریق شبکه های اجتماعی با میلیون ها نفر ارتباط پیدا کرده است.
هاکان منگوچ درباره فلسفه ی زندگی مبتنی بر امیدواری و نشر همگانی آن توضیح می دهد: «امیدواری به معنی مثبت اندیشی ساده لوحانه نیست. نادیده گرفتن غم و اندوهی که بشر با آن روبه رو می شود هم نیست.
امید مشاهده امکان و احتمالاتی است که به جای خانه نشینی و بدوبیراه گفتن به سختی ها و بدی ها برای پیشامد وقایع خوب تمام تلاش خود را کنی. او همچنین معتقد است برای تداوم امیدواری و جریان آن در همه دنیا کافی است فقط یک نفر به آن باور داشته باشد و ادامه می دهد:
این یک نفر ممکن است «تو» باشی. سپس «تو» دیگری و باز هم «تو» دیگری گسترش پیدا می کند و به «ما» تبدیل می شود.
بخشی از کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست
هر چیزی منتظر زمان خود است؛
نه گل سرخ قبل از وقت مناسب می شکفد،
نه خورشید پیش از موعد طلوع میکند.
«مولانا»
داشتم بهترین روزهای زندگی ام را سپری می کردم پیرو مسیر فکری ام با قد مهای محکم و مطمئن روبه جلو میرفتم و حتی گاهی شاهد کسب نتایج بهتر و موفق تر از حد تصوراتم بودم.
صوفیسم، امیدم، در نا امیدترین مواقع روشنی بخش من در تاریک ترین لحظات رفیق و همدم روزگار تنهایی ام از کودکی تا امروز شده بود.
این روزها هم با دوستان هم،سفری که خواهان تربیت وجودشان در همین مسیر بودند، هر روز بر جمعیتمان افزوده می شد و آرزوی سفر در سراسر گیتی را داشتیم.
در نه ماه اخیر تعداد دوره هایم افزایش چشمگیری یافته بود و سمینارهایم را بسیار فشرده برگزار می کردم.
به علاوه سفرهای خارج از کشور به سفرهای بین شهری داخلی ام، که تمامی نداشت، اضافه شده بود. همچنین تعداد دنبال کنندگانم افزایش یافته بود. هیچ بهانه ای علیه خوشنودی و آرامشم نمی توانست باشد.
همه چیز در زندگی ام داشت در مسیر درستی پیش می رفت. حتی این اواخر ایده نوشتن کتابی به ذهنم خطور کرده بود…
جملات برگزیده کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست
- هرچقدر عجول باشی، همان قدر دیرتر می رسی، از این رو می گویند عجله کار شیطان است.
- اگر تو نمی توانی معانی پنهان این رویداد ها را درک کنی، به این معنی نیست این اتفاقات منظور خود را از دست می دهند. عجله نکن. فقط نظاره گر این رخداد ها باش.
- اسمش شانس نیست، نیت است، در واقع دیدار با نیت است. اگر نیت کنی تا به سمت نیازهایت بروی، حتما آن را خواهی یافت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.