درباره ی کتاب پرنسس سیاه :
پرنسس سیاه، این کتاب داستان چگونگی روی کار آمدن سلطنت پهلوی ها آغاز شده است تا به تولد اشرف و محمدرضا می رسد.اشرفی که در کودکی مشهور به اردک سیاه بوده و در بزرگسالی به پلنگ سیاه تغییر پیدا می کند که این تغییر در کتاب پرنسس سیاه گفته می شود.
او امور را در اوایل سلطنت محمدرضا شاه و همچنین بحران سیاسی به دست می گیرد.
او نقش اصلی را در زمان کودتای ۲۸ مرداد و سقوط مصدق داشت.
در این دوران اشرف از هیچ کار خلاف و فسادی روی برگردان نیست از جمله قاچاق مواد، ساخت حرمسرا برای خود
، ساخت قمار خانه و حتی فساد اخلاقی بی شمار که باعث سقوط پهلوی می شود که در آخر کتاب توضیح داده شده است.
بخشی از کتاب پرنسس سیاه :
صحنه سازی اشرف (پرنسس سیاه)
خبر ورود اشرف به تهران و انعکاس آن در مطبوعات ایران یک بار دیگر بازار شایعات را داغ کرد و
یک بار دیگر نام اشرف را به عنوان زنی که دستی در توطئه دارد و به زودی قهرمان ماجرای تازه ای خواهد شد سر زبان ها انداخته بود.
شاه روزهای غمگین و دردناکی را می گذراند. او در مقابل آن چه که در اطرافش می گذشت گیج و هاج و واج مانده بود.
تنها مایه ی امید و شادمانی زندگی او ثریا بود، زنی زیبا و جذاب و با شخصیتی مقبول و تربیتی قابل تحمل. ثریا درباره ی آن روز ها می گوید :
محمدرضا که از آخرین تک خال هایش محروم مانده یأس بر او مستولی می شود و دیگر هیچ میلی در او مشاهده نمی گردد و مرتب تکرار می کند :
برای من دیگر جایی در ایران نیست ، ماندن در این جا و در این شرایط معنایش تأیید نخست وزیر بر علیه من است. حتما باید از ایران برویم.
سعی دارم روحیه اش را تقویت کنم. دوستان باوفا را به کاخ اختصاصی دعوت می کنم که در آن میان : کاخدار قراگزلو، امام جمعه تهران، همان امام جمعه ای که خطبه عقد ما را خواهد،
نصر الله انتظام که سفیر ایران در واشنگتن شد حاضرند. شاه با شوخی های این دوستان نمی خندد، ورق بازی نمی کند،
به هنگام بازی های جمعی که در میهمانی ها برای سرگرم شدن انجام می گیرد، در سالن نمی ماند، در اتاق یا در دفترش می نشیند و در را به روی خود می بندد و…
ازدواج به سبک پاریسی ها (پرنسس سیاه) :
سومین ازدواج اشرف در سال ۱۳۳۹ و در پاریس انجام گرفت، هیچ کس ندانست زنی که برای آزاد هیچ مانع و موانعی نداشت چرا هیچوقت نخواست ظاهرا بیوه تنها باشد ،
حتی در کتاب خاطراتی که خود نوشت پرده از این راز برنداشت، ولی اشاراتی دارد به مسأله فرزندان، پسری که از ازدواج اول داشت و پسر و دختری که از شفیق به دست آورده بود.
طلاق دوم او در زندگی داخلیش مشکلاتی به وجود آورد، هر چقدر طلاق ازدواج اول او خیلی آسان انجام گرفت اما در مورد دومی بچه ها مشکلاتی به وجود آوردند
که حتی برای زنی چون او خاطره های آن فراموش شدنی نبود و…
اسفند ماجرا :
تهران در اسفند ماه ۱۳۳۱ روز های شلوغ و پرهیجانی می گذراند.
دکتر مصدق که پس از بیرون کردن اشرف و تاج الملوک آرام نگرفته و اختیارات دیگر را از شاه می خواست با مقاومت او رو به رو شد.
پس تیر آخر را آماده شلیک کرد. او به شاه گفت که می خواهد رفراندم کند تا مردم ایران بگویند آیا حق با شاه است یا مصدق؟
مصدق به پشتوانه حمایت عمومی ملیون ، روشنفکران و توده ی مردم به رفراندم ترسیده بود، نمی دانست اگر مصدق رأی بیاورد سرنوشت او چه خواهد شد؟
پس بهترین راه را در سفر جست و اعلام کرد که می خواهد از ایران برود ،
خبری که مخالفین و رقبای مصدق را به هیجان آورد، مصدق در این دوره که پس از پیروزی نفت تمامی توجه خود را متوجه دربار و شاه کرده بود از مشورت با بعضی از دوستان خود غافل شد و…
فهرست کتاب پرنسس سیاه :
- تولد پلنگ
- پلنگ مسلح
- پلنگ ازدواج می کند
- جرقه عشق
- ازدواج ناخواسته
- زیبای مصری
- نخستین اقدام ها
- نازلی چشم ها را خیره می کند
- حرف های پدر
- قدرت طلبی
- عشق می میرد
- فرعون در انتظار اشرف
- سفر پاماجرا
- سیاست وارد گود می شود
- روزنامه ها چه نوشتند
- خواهر شوهر مکار
- عشق همچنان باقی است
- هجران جگرسوز
- استالین در دام عشق اشرف
- مدعی دیگر عشق
- باند بازی های سیاسی
- نامه های اعجوبه سیاست
- دربار زیبارویان
- ملی شدن نفت
- تبعید دیگران
- اخبار جراید داخلی
- اخبار جراید خارجی
- اسفند پرماجرا
- و…
کتاب پرنسس سیاه را به همراه تخفیف ویژه از ما خریداری کنید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.