درباره کتاب پسر آسمان (عباس دوران) نوشته ی اصغر فکور
بر اساس زندگی شهید سرلشکر خلبان عباس دوران
کاظمیان اشک می ریخت و دستور را اجرا می کرد. ناگهان کپسول های زیر صندلی پرتاب کننده فعال شد پسر آسمان گفت خداحافظ.
کاظمیان با شدت از کابین به بیرون پرتاب شد تا عباس ، با آخرین باقی مانده های بدنه ی هواپیما
به طرف هتلی برود که خبرنگاران از پشت شیشه هایش به جهنمی از آتش پالایشگاه نگاه می کردند.
آنها دیدند خلبان هواپیما مستقیم به طرفشان می آید، اما قبل از برخورد با ساختمان ، مسیرش را
تغییر داد و در میدان شهر به زمین برخورد کرد.
بخشی از کتاب پسر آسمان
ستوان صدیق لقمه ی نان و پنیر را به طرف عباس گرفت و گفت : از صبح که از خواب بلند شدم، همین طور بیخودی دلم گرفته.
عباس لقمه را گرفت و ابرو بالا داد. بیشتر بچه ها به این درد بی درمان مبتلا هستند. زیاد اهمیت نده.
چهل شبانه روز توی پایگاه ماندن، با این ماموریت های پشت هم،دل که هیچ! قلب هم از کار می اندازد.
صدیق شانه هایش را به عقب کشید و گفت: پس فردا می روم خانه. زنم طلاقم ندهد، شانس آوردم.
خندید و عباس هم خندید: به جز شرمندگی چی داریم به آنها بگوییم؟
بعد، انگار که تازه یادش آمده باشد گفت : حالا چی شده تو هی تند تند لقمه می دهی دست من؟ صدیق ناگهان زد زیر خنده و گفت از کمبود محبت است. قاتی کردم به خدا.
- کد کتاب : ۱۲۰۹۵۸
- شابک : ۹۷۸۶۰۰۰۳۵۰۲۴۶
- قطع : رقعی
- تعداد صفحه : ۹۲
- نوع جلد : شومیز
زندگینامه
منابع
داستان های پسر آسمان با الهام از یادداشت های شخصی شهید سرلشکر عباس دوران نوشته شده است.
پسر آسمان عباس دوران نوشته ی اصغر فکور بر اساس زندگی شهید سرلشکر خلبان عباس دوران انتشارات سوره مهر انتشارات آثاربرات با تخفیف ویژه از ما خریداری کنید.