کتاب آلکساندرا آخرین ملکه روسیه کارولی اریکسون با ترجمه ی لیلا علی مددی داستانی بسیار جذاب و تاریخی است. این رمان توسط انتشارات آثا برات با تخفیف ویژه به فروش می رسد.
درباره ی کتاب
فصل اول آلکساندرا آخرین ملکه روسیه کارولی اریکسون
در رمان آلکساندرا ، داستان هرچه جلوتر می رود جذاب تر می شود. و خواننده بیشتر تشنه میشود که داستان به کجا می رسد. این اثر اریکسون توسط انتشارات آثاربرات پخش می شود.
آلیس دوشس بزرگ هسه در اتاق خواب تاریک خود در کاخ تازه تاسیس دارمشتات رو به مرگ بود. او فقط سی و پنج سال داشت. اما به نظر چهل ساله می آمد. چهره ی رنگ پریده و زیبایش، چهره ای لاغر و چشمانش به شدت گود بود. قفسه سینه نحیف مرتب بالا و پایین می رفت.
آلیس در ماه گذشته به دلیل شیوع بیماری دیفتری و پرستاری از خانواده اش، خود را کاملا خسته می کرد. او شب تا صبح کنار تخت آنها می نشست. دستانش را در دست خود می گرفت و هرگاه هرکدام از آنان صدایش می کردند.
وقتی دختر چهار ساله اش به خاطر دیفتری از دنیا رفت، متحمل چنان رنجی شد که طبق نامه ای به مادرش ملکه ویکتوریا نوشت، قابل توصیف نبود. در کتاب آلکساندرا می خوانیم که فرزند دیگرش نیز مبتلا به آن بیماری شد.
ضرب المثل روسی در کتاب
آلکساندرا آخرین ملکه روسیه کارولی اریکسون
<p><p>در مزرعه ای آفتابی به دنیا می آییم و در جنگلی تاریک از دنیا می رویم. این ضرب المثل در رمان زیبای آلکساندرا بسیار به جا و زیبا نقش می بندد. این داستان برگرفته از وقایع تاریخی و واقعی است.
این رمان تاریخی را با تخفیف ویژه از انتشارات آثار برات خریداری کنید. از آثار مشابه این کتاب می توان از رمان ها و داستان های بلند تاریخی زیادی همچون آثار سعید نفیسی و سعید قانعی و فواد فارقی نام برد.
کارولی اریکسون در این اثر عاشقانه و غم انگیز غم و عشق و زندگی توام باهم در معنی زندگانی می گنجاند. چنان محو در خواندن این کتاب می شوید که گویا در آن زندگی می کنید. و تمام وقایع آن را لمس خواهید کرد.
فصل آخر کتاب کارولی اریکسون</h2>
عصر روزی که آلکساندرا آخرین ملکه رو<
;/p
>
سیه کارولی اریکسون را به خاک سپردند، نوای سرودهای مذهبی بیانات رسای یادبود مسیحیان ارتدوکس در کلیسای سنت کاترین دژ پیتروپل طنین انداز شد. در تاریخ ژوئیه ۱۹۸۸، ۸۰ سال پس از درگذشت او بود.
جمعیتی در کمال احترام آمدند تا یاد او و همه ی کسانی را که همراه او جان باختند، گرامی دارند. تابوت چوبی او آراسته به پرچم زرد رنگ خاندان رومانف، کنار تابوت همسرش جای گرفت.
سه تابوت دیگر تابوت های آلگا و تاتیانا و آناستازیا هم کنار آنها بودند. اما هیچ تابوتی برای مری و آلیکسئی نبود. اجساد آنها یافت نشد. حتی حضار شک داشتند که این استخوان ها نیز مربوط به خانواده سلطنتی باشد.
آلکساندرا که هیچ وقت مورد احترام نبود، اکنون در کنار دیگر افراد خانواده اش بود. و او را به عنوان سمبلی ملی ، شمایلی از مصیبت، محترم می شمردند.
فهرست آلکساندرا آخرین ملکه روسیه کارولی اریکسون
<ul>
- فصل اول
- فصل دوم
- فصل سوم
- فصل چهارم
- فصل پنجم
- الی فصل سی و پنجم
- سخن آخر
پیشنهاد کتاب های دیگر
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.