کتاب جهان آرا، خاطراتی از زندگی شهید سید محمد جهان آرا است، به نوشته علی اکبر مزدآبادی که توسط نشر یازهرا به چاپ رسیده است.
این کتاب در ۳۱۲ صفحه همراه با تصویر می باشد.
یادداشت مولف: بسم الله الرحمان الرحیم
سلام و صلوات خدا بر پیامبر اعظم و خاندان جواهر وجودش: و سلام و درود بر خمینی عزیز، آن منادی عشق و ایمان و آن معشوق تا ابد جاویدان.
آبان ۹۷ زمانی که با سرکار خانم«صغری اکبرنژاد» همسر شهید«سید محمد علی جهان آرا»قرار مصاحبه گذاشتم، تصور نمی کردم که یک سال بعد، کتابی با کیفیت حاضر آماده شود: اما به لطف خداوند متعال و عنایت شهید جهان آرا این اتفاق رقم خورد.
خانم اکبرنژاد در سال ۱۳۷۷ مصاحبه ای کوتاه با جنابان بهبودی و سرهنگی انجام دادند که در دو هفته نامه ی«کمان»منتشر شد.
اوایل دهه ۸۰ این مصاحبه در قالب کتابی مجمل روانه ی بازار نشر گردید. منبع تمامی روایت هایی که از خانم اکبرنژاد در روزنامه ها، مجلات و ویژه نامه های مختلف با موضوع شهید جهان آرا چاپ شده، بازنشری است از همان مصاحبه ی سال ۷۷. زمانی که با پی گیری های ما حاضر به انجام مصاحبه شدند، از ایشان پرسیدم…
گزیده ای از کتاب جهان آرا: فشار عراق هرروز و هر لحظه بیشتر می شد. خرمشهر تقریبا خالی از سکنه و تعداد زیادی شهید شده بودند.
پاسدارهایی که در شهر حضور داشتند، تقریبا نا امید شده و به نتیجه رسیده بودند در این شرایط که هیچ کمکی به خرمشهر نمی شود، مقاومت جواب نخواهد داد و خرمشهر را از دست رفته میدانستند.
جهان آرا آرام و قرار نداشت و دائم به مقر بچه ها سرکشی میکرد. هر جا میرفت، می گفت:«بچه ها! اگه شهر سقوط کنه، ما پسش می گیریم، ولی مواظب باشید ایمانتون سقوط نکنه.» که این جمله را باید در تاریخ با آب طلا نوشت…