درباره ی کتاب دژاوو نوشته ی مهرداد صدقی :
دژاوو
«دژاوو» به معنای آشنایی پنداری است، به زبان سادهتر همان حس و حال آشنایی است که با دیدن کسی،چیزی، مکانی و یا اتفاقی آن را آشنا میپنداریم، گو اینکه آن را پیشتر در خواب یا رویا دیدهایم. اخیرا گفته میشود.این امر ناشی از خاطرهسازی آنی مغز از رویدادی در لحظه است و برآورد اشتباه مغز،اما در عالم داستانی دژاوو، مرزی بین واقعیت، رویا و یا اشتباه مغز نیست و مخاطب باید حدس بزند کدام رویداد واقعیاست، کدام خاطره و کدام پنداشت مغز.
«دژاوو» خرده داستانهایی است از موقعیتهای عجیبی که مردمی عادی در آن گرفتار میشوند.زندگی هر فرد سرشار از خرده داستانهاست که با کنار هم قرار گرفتن این خرده داستانها،داستان کاملتری شکل میگیرد و مانند پازل در کنار هم قرار میگیرند تا روایت اصلی داستان را شکل دهند.
شما قهرمان داستان زندگی خود اما نقش فرعی یک خرده داستان و یا یک زندگی دیگر هستید.چه میشود اگر نقشتان فراتر از یک نقش فرعی ساده باشد حتی برای رهگذری که از کنارتان میگذرد.در دژاوو، تک تک افراد مانند اثر پروانهای بر زندگی هم تاثیر دارند، حتی با اینکه شاید فقط برای لحظهای هم را دیده باشند.
بخشی از کتاب :
پروانه
اگر در جایی کسی را دیدی که در خاطرت حک شده ، باز هم به آنجا خواهی رفت.و اگر باز هم او را ببینی ، یعنی که شاید برای هم خاطره ی مشترکی بوده اید.
باز هم به کافه دژاوو می روم . این بار نه برای مهندسی که هنوز خبری از او نشده ،که بعید می دانستم خبری شود.
نه تنها خبر نداده بلکه به تماس هایم پاسخی نمی دهد.
آزمودن صبرم ؟ هیچ انگاشتنم ؟
نمی دانم اما در این بیکاری که دیگر دل و دماغ انجام هیچ کاری هم برایم نمانده.
فقط به کلمه ها فکر می کنم و برای دیدن رنگ زندگی ، دوباره و سه باره و چند باره به کافه می روم…
فهرست فصول
- سایه
- پروانه
- ترازو
- بی خوابی و بیداری
- کفش های مکاشفه
- غم بارستان
- عذاب روز دهم
- اولیای دم و بازدم
- آخر خط
- ابدیت دو سال و سه روز
- کلمه
- مرگ مؤلف
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.