«میثم» زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شکوری (میثم) است.خاطرات این شهید بزرگوار را از زبان خانواده، دوستان و نزدیکانش روایت میکند. شهید مرتضی شکوری معروف به میثم مربی تاکتیک پادگان امام حسین (ع) بود که در عملیات بدر به شهادت رسید.
در بخشی از کتاب میثم میخوانیم:
لطیفہ
کریم شکوری برادر شهید
در تهران هر جا میرفتیم با هم بودیم. هفت هشت نفر بودیم. همگی مطیع مرتضی. خب دوران قبل از انقلاب و دوران جهالت ما بود. شاید آن موقع پانزده یا شانزده سال داشتیم. یادم هست که یک روز همگی با هم رفتیم سینما. آنجا کنار هم نشستیم. آن روز مرتضی یکی از لطیفه ها و جک هایی که شنیده بودیم به صورت عملی اجرا کرد.
شخصی جلوی ما نشسته بود کله ی کچل او بدجوری تو چشم می زد مرتضی خیره شد به کله ی او و خندید.
بعد رو کرد به من و گفت: «کریم چقدر میدی بزنم پس کله ی این یارو؟»
گفتم ول کن شر درست نکن.
مرتضی گفت: «نه، خیلی حال میده.»
خلاصه آماده شد و محکم زد پس کله ی جلویی! بعد هم بی مقدمه گفت: «چطوری ممد جون؟ اینجا چی کار …»
وقتی یارو برگشت مرتضی خیلی طبیعی :گفت: «آخ ببخشید، اشتباه گرفتم.» آن آقا با عصبانیت مرتضی را نگاه کرد و بلند شد و رفت چند ردیف جلوتر نشست. ما هم همگی داشتیم می خندیدیم…
فهرست کتاب میثم
- به نام رازدار سر ما یسطرون
- گرکان
- خانواده
- نوجوانی
- لطیفه
- خدمت
- اولین دیدار
- ازدواج
- مرد زندگی
- ایام انقلاب
- بحث سیاسی
- سربازان فراری
- مقابل دانشگاه
- اوقات فراغت
- حمله ی شبانه
- تغییر
- سال اول جنگ
- منافقین
- خانه به دوش
این کتاب را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.