کتاب کلبه ی تفریحی کنار دریا :
یک کمدی عاشقانه ی کاملا جذاب و دوست داشتنی.این کتاب رمانی جذاب برای نوجوانان است.
توری گراهام بعد از سپری کردن یک دوره ی ناخوشایند و خاطرات نسبتا تلخ برای آرامش خود به خلیج سند گسل سفر می کند.
یک خلیج کوچک با مردمانی خاص، کلبه ی شکوفه چه هدیه ای می تواند برای توری داشته باشد که خود را در یک سال اخیر در استودیو فیلمبرداری حبس کرده بود.
ملودی و جیمی و پارکر که پر از هیجان و جنب و جوش بودند. با مزرعه ی هارت بری معروف سند گسل چگونه توانستند دنیای تخریب شده ی توری را دورباره رنگ و لعاب دیگری ببخشند.
داستان عاشقانه و کمدی جذاب پر از اتفاقات خنده دار طنز در انتظار شماست.
هالی مارتین نویسنده ی مجموعه رمان های کمدی عاشقانه است.او نویسنده رمان جذاب کلبه ی تفریحی کنار دریا می باشد.
این نویسنده تاکنون چندین رمان کمدی عاشقانه ی او بارها مورد توجه محافل ادبی مختلف شد.
دیگر رمان های خارجی در انتشارات آثار برات…
بخشی از کتاب کلبه ی تفریحی کنار دریا :
همانطور که توری گراهام از میان دشت های سرسبز و پوشیده از درخت و مسیر های باریک روی صخره ها، می گذشت و به پیش می رفت،
نگاهی به دریای نیلگون انداخت. که در میان درختان، می درخشید . در جوش و خروش بود. و در همان حال احساس کرد بخشی از درد و گرفتگی عضلات گردنش از بین رفته است.
به این تفریح نیاز داشت. طی یک سال و نیم گذشته، تقریبا هر روز خودش را در یک استودیوی تاریک محبوس کرده بود و حالا نیاز داشت تابش نور خورشید را روی گونه هایش حس کند،
باد در موهایش بپیچد و با افرادی غیر از مدل های خمیری و همکارانش که با آن ها برای ساخت آخرین فیلم پویانمایی استاپ موشن کار می کرد، هم کلام شود…
خلیج سند گسل
توری بیرون کافه ی زندگی رویایی روی دیوار آن نشسته و در حالی که منتظر ملودی بود، ب+ه دریا می نگریست.
چیزی در مورد خلیج سند کسل وجود داشت. که باعث می شد مدام در حال لبخند باشد. انگار دنیایی جدا از لندن و جریان زندگی سریع و بدون توقف آن بود.
فضای این جا بسیار آرامش بخش و بدون دغدغه بود و همه ی مردم برخوردی صمیمانه و دوستانه داشتند. همین امروز صبح، توری سری به مغازه ی کوچک اداره ی پست زده بود.
تا کمی شیر بخرد. و صاحب آن جا مری مری نایتینگل، کمی ران مرغ برای دیوی به او داد.
بعد ترور صاحب گله ی گوسفندان را دید. که به خاطر بند آوردن راه از توری معذرت خواهی کرده و یک پای سیب خوشمزه که همسرش درست کرده بود، به او داد.
کاملا مشخص بود که چرا ایسلا و ملودی پس از مدت کوتاهی در اینجا احساس راحتی و آرامش می کردند.
نمی دانست ایا هرگز قادر خواهد بود در جایی مثل خلیج سند کسل زندگی کند یا نه، اما قطعا تصور آن برایش جالب و خوشایند بود. دوباره مارک و مایندی بسیار جلوتر از شوهر بیچاره اش می دوید و…
توری
توری جرعه ای از چای بابونه اش را از فنجان چینی که رو به رویش بود، نوشید و در همان حال نگاهی به اطراف گوشه ی دنج و کوچکی که کارگاه خال کوبی رزی بود انداخت و لبخند زد.
اصلا شبیه چیزی که تصور می کرد نبود. توری انتظار داشت دیوار های قرمز، پوستر های بزرگی از جمجمه، نقاشی هایی از مار و نمونه هایی از خال کوبی های مختلف را روی دیوار ها ببیند و صدای دامب دامب موسیقی متال یا راک را از بلندگوهای پرطنین بشنود، ولی اصلا این طور نبود.
فضای درونی مغازه تا حد زیادی سفید رنگ بود. و شکوفه های گیلاس روی تمام دیوار ها نقاشی شده بودند.
انگار توری به جنگلی انبوه و زیبا پا گذاشت. کرم های شب تاب نقره ای و طلایی کوچکی نیز در گوشه گوشه ی دیوار ها نقاشی بود. و گویی در اطراف شکوفه ها پرواز می کردند.
موسیقی کلاسیک آرامی در حال پخش بود و تمام طرح های خال کوبی را در آلبوم ها نگه داشته بودند. توری برای یک لحظه هم نمی توانست تصور کند که اهالی دهکده با این کار مخالف باشند و…
کتاب نوجوان / رمان عاشقانه
نوشته ی هالی مارتین
ترجمه ی زهره مستی
کمدی عاشقانه ی بسیار جذاب
کتاب کلبه ی جنگلی کنار دریا را به همراه تخفیف ویژه ی آن بگیرید.
هلیا –
سرگرم کننده است