اسب سیاه اثر تاد رز حرکت به سوی موفقیت و کامیابی از مسیری کاملا متفاوت از آنچه همه به ما می گویند. این کتاب باور فردیت و تفاوت های فردی و تاثیر آن روی موفقیت را بیان می کند.
درباره ی کتاب اسب سیاه اثر تاد رز
باور ما این است که فردیت و تفاوت های فردی بسیار حائز اهمیت است. و فردیت و تفاوت های فردی بسیار حائز اهمیت است و فرمول استاندارد و واحدی برای کامیابی و موفقیت وجود ندارد.
انگار از همان آغاز زندگی انسان روی کره ی زمین دستورالعمل هایی برای موفقیت وجود داشت. چون آموزش های مرتبط با «زندگی بهتر» قدمتی اندازه ی فلسفه دارند. و همین هاست که بعدتر صاحب نظران آن را ادبیات موفقیت نام دادند.
هرجا سخن از اسب سیاه می شود، منظور قهرمان و برنده ای است که هیچ یک از شرایط برد را نداشت. طبق معیارهای استاندارد پیش نرفت. ولی در روندی شگفت راه خود را تا جایگاه اول برید و رفت و همه را مبهوت گذاشت.
موضوع کتاب
تقریباً کتاب معروفی در حیطهٔ موفقیت نبوده که نخوانده باشم اما اسب سیاه فرق میکند. عموم کتابهای موفقیت مدارس و سازمانها یا حتی توصیه های افراد شما را به سوی مسیر پیش فرض موفقیت که اساساً وجود ندارد راهنمایی میکنند.
چنانچه در دنیای امروز، روش موفقیت مثل خیلی مسائل دیگر بسیار متفاوت و منحصر به فرد است. کتاب اسب سیاه اثر تاد رز راهی است ویژه برخلاف اغلب کتابها و توصیه های رایج موفقیت که به ما می آموزد، آن هنگام که در میان اسبهای دیگر شانس موفقیت نداریم، بدرخشیم و به کامیابی برسیم.
همان زمانی که از نظر دیگران بازنده هستیم!
البته انگار اسب سیاه در فرهنگ و شرایط ما ریزه کاریهای دیگری هم دارد. برای همین مترجم در یک دوره ی ویدئویی رایگان منابع تکمیلی و سخنرانیهای مرتبط به شما میکند تا اسب سیاه زندگی خود باشید.
بخشی از کتاب اسب سیاه اثر تاد رز
داستان سوزان
او در صنعت موسیقی نه کسی را میشناخت و نه دستش به جایی بند بود. و تازه هیچ از کار میکس صدا نمیدانست. تنها خط و ربط او به موسیقی در همین حد بود که طرفدار پروپاقرص آهنگها باشد. و به کنسرت برود. و آثار دیگران را گوش کند.
در آن زمان توی یک مرکز تولید محصولات زیست پزشکی کار میکرد. و وظیفه روزانه اش جداسازی دقیق و طاقت فرسای دریچه های قلب و جایگذاری آنها در ظروف مخصوصی بود. که بعدتر برای پیوند بیماران قلبی از آنها استفاده شود.
نه سازی میزد و نه اصلا تا آن زمان دستش به سازی خورده بود. نمیدانست کار میکس صدا را چطور انجام میدهند و بدتر اینکه اصلاً نمی دانست کار میکسر صدا چیست.
تازه با یکی هم ازدواج کرد، که همیشه این ذوق و علاقه به موسیقی را توی سرش می زد. چند وقتی از کنسرت لد زپلین نگذشته بود که روزی در خانه پشت میز نشسته بود و روی کاغذ خط خطی میکرد. که یک دفعه همسرش آمد تو و با تف و لعنت فراوان چیزی گفت که شاید بشود به زبانش آورد.
( این داستان از کتاب اسب سیاه اثر تاد رز است.)
ولی ادب حکم میکند از خیرش بگذریم فقط را بدانید که از شنیدنش مغزتان سوت میکشد.
آن قدر که شد نقطه عطف زندگی سوزان!
جالب اینکه پیشتر از این بدتر و رکیکتر را به او گفته بود. ولی این بار همه خشم و درد را در وجود سوزان شعله ور کرد. و سرریز! به گفته خودش خیلی نامردی بود خیلی بد موقع! خیلی نفرت انگیز! این رو تف کرد تو روم و چرخید رفت بیرون.
اینجا بود که با خودم گفتم: ببین من یه انتخاب دیگه هم دارم!
پاشد، ساکش را جمع کرد و از در خانه بیرون زد رفت و رفت و همه ی لانگ بیچ کالیفرنیا را قدم زد.
فهرست کتاب اسب سیاه اثر تاد رز
- پیشگفتار
- قالب شکنی
- عهدنامه ی استاندارد سازی
- خرده انگیزه هایتان را بشناسید
- انتخاب هایتان را بشناسید
- استراتژی هایتان را بشناسید
- بی اعتنایی به مقصد
- نبرد برای توانمندی
- گول زدن چشم، خیانت روح
- عهدنامه ی اسب سیاه
- جست و جوی خوشبختی
پیشنهاد کتاب های دیگر
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.